سلام دوستان عزیز
به زودی با فیلمهای تحلیلی در خدمت شما سروران گرامی خواهم بود و تحلیلهایی که از جهان پیرامون ماست، ارائه خواهم کرد
البته حدوداً ۵-۶ ماهی هست که گاهنامه مرآت رو شروع کردیم و کانالش را در روبیکا راه اندازی کردیم، اما برای دسترسی بیشتر، این فیلمها در این وبلاگ نیز منتشر خواهد شد
بسم الله الرحمن الرحیم
سردار بزرگ ایران زمین
حاج احمد متوسلیان عزیز
سلام
دل نوشته ای برایت می نویسم؛ نمی دانم روزی خواهی خواند یا نه؟! آخر می گویند هنوز زنده ای و در اسارت رژیم غاصب صهیونیستی!
نمی دانم دیپلماسی خنده و یا هر چیز دیگر عرضه بازگرداندن تو را دارد یا نه؟!
نمی دانم وقتی از غار کهف بیرون بیایی، بیایی ببینی پیر جماران قریب سه دهه است که از میان ما رفته، چه حسی خواهی داشت؟!
زمانی که رفتی مردمی بودیم که امامی داشتیم محبوب و از او آموخته بودیم که اسلام یعنی محبت! یعنی صداقت! و از همه مهمتر یعنی خدمت!!
آن وقتها پیشانی پینه بسته، هنوز مد نبود!
کسی با نام اسلام برای خانواده اش تور اروپایی جور نمی کرد!
هنوز پولها خورده نمی شد و بیت المال معنا داشت!
ناموس معنا داشت.
غیرت وجود داشت.
حیایی بود.
اگر اسلام را قبول نداشتند، اصل دمکراسی را بدون هیچ اجباری رعایت می کردند و به نظر دیگران احترام می گذاشتند.
چه بگویم سردار!
یارانت رفتند!
پس مانده ها، ناموس را برهنه در خیابان رها کردند و نامش را آزادی گذاشتند.
غیرت آنقدر در میان این عده کم شد تا آنجا که منتظر ماندند تا عده ای بسیجی بی ادعا از گوشه گوشه خاک دفاع کنند و بعد نامشان را چماق بدست بگذارند.
گستاخ شدند و با بی حیایی هر چه خواستند بنام دمکراسی کردند!
دکل نفت را خوردند و گردن یکی دیگر انداختند! وقتی اصل ماجرا برملاء شد، موضوع را ساکت کردند.
حقوق آنچنانی گرفتند و علت آن را به گردن دیگری انداختند.
قرار بود با دیپلماسی خنده، در عین حالی که چرخ سانتریفیوژ را بچرخانند، چرخ اقتصاد مردم را هم بچرخانند! اما نه این چرخید و نه آن! هر دو را نابود کردند تا همه را به بنام پیرمرد تنهای این روزها تمام کنند!
راستی سردار! آن روزها فرهنگی داشتید بنام صرفه جویی! می گویی یعنی چه؟! فرهنگ صرفه جویی چه بود؟! می دانی؟! به هر کس می گوییم صرفه جویی کنید تا منت غریبه های غربی را نکشیم، می گوید یعنی کوفت بخوریم؟!
سردار!
از آن مردمان دیگر خبری نیست! گدایی زیاد شده! دستها به سوی غرب دراز شده! بهشت آمال و آرزوهای برخی شده صحبت با غرب!
سردار!
نیا!
در غار کهف بخواب!
می ترسم بیایی، نه دلت، بلکه غرورت بشکند!
با آنکه دلم می خواست کنار ما باشی، اما از شکستن غرورت می ترسم! طاقت دیدن اشکهایت را ندارم! اشک هایی که یکبار برای نوجوان بسیجی ریختی! این برخی ها ارزشش را ندارند!
ولی بدان که بیایی و چه نیایی، همیشه در قلب ما جا داری!
یادت با ماست و رفتارت الگوی زندگی ما.
دوستدار تو محمدرضا بلبل پور
فرزاد عزیز
ترا تقدیر می کنم که توانستی صدای جماعتی خودبین را در آوری!
اکنون نوبت توست! توئی که ولی فقیه زمان را حضرت آقا خطاب می کنی! می بینی که گناهانت سنگین است! تو هم همچون امثال من بر خلاف جریان آب عده ای روشنفکرنما شنا می کنی و باید اینطور باشد که حملات شدید خصوصاً کورکورانه به تو صورت گیرد!
«اکسیر»ت را دیدم! فوق العاده بود! برنامه ای علمی که پشت هر حرف پزشک، یک حدیث بیان شد! این همان دردی بود که بسیاری از غربزدگان کج اندیش ما دچارش هستند! آنها سالها تلاش کردند که اسلام را دینی بدون هدف و ترشح شده از مغز یک عرب بیابانگرد بنامند و تو به یکباره با یک برنامه تمام تلاش هایشان را نابود می کنی و اثبات می کنی که این عرب، یک اسطوره به تمام معناست و آنچه از بی علمی اسلام به خورد خلق الله داده اند، دروغی بیش نیست!
این جماعت همانهایی هستند که «دیوث» را نام سردار ایرانی می دانند و «زرشک» را توهین!!!
اینها همانهایی هستند که سالهای فلان شخص مملکتی را دزد نامیدند و به یکباره لیستش را پرامید کردند!!!
اینها همان هایی هستند که زمانی فلان مسئول را لای منگنه گذاشتی، ترا تقدیس کردند؛ و نه آن زمان و نه این زمان، نگفتند که رسالت یک مجری را انجام دادی!
اینها همان هایی هستند که یادشان رفت دیروز بخاطر ممنوع التصویریت، آسمان را به زمین دوختند و امروز یادشان آمد که تو قبلاً اشتباه کردی و باید همچنان ممنوع التصویر می ماندی!!
اینها همان هایی هستند که نه با نظام و مردم، که با خودشان هم مخالفند! فرق نمی کند که چه حکومتی و چگونه؟ فرق نمی کند که کدام مجری یا بازیگر! فرق نمی کند که کدام ورزشکار و دانشمند! همین که کسی از اسلام و حکومت حمایت کند، کافیست که بکوبندش! و تازه نامش را آزادی بیان می گذارند! بی آنکه به دیگران اجازه ابراز عقیده بدهند!
دیروز «حسام نواب صفوی» را به جرم مرد بودنش و ایستادگی در برابر نااهلان و الهام چرخنده را به جرم حجاب کوبیدند، امروز ترا و فکر می کنم فردا نوبت «بهنوش بختیاری» باشد که بسیار در وصف شهدا و مردان این سرزمین نوشته است!
عجیب نیست! اینان کسانی هستند که حتی نمی دانند با خودشان چند - چند هستند!
تو «اکسیر» را ادامه بده! حدیث رو کن! بگذار در آتش خشم خودشان بسوزند! و تقدیم شان کن همان زرشک طلایی را!!!
اینان زرشک گفتنت را می بینند! اما آنجایی که به شرکت کننده می گویی «یعنی فکر کردی من و همکارام اینقدر یُبس هستیم که اسم سه تا مرد رو کنار یک زن بذاریم زیر عکس یه زن» نمی بینند! دردشان این است که خودشان هم مانند شرکت کننده مسابقه ات، می خواهند نخود هر آش شوند! و کسی هم حق اعتراض ندارد! تو رسمی را می چینی که اگر کسی تخصص نداشت، وارد نشود؛ چرا که مورد تمسخر دیگران قرار خواهد گرفت! و این برای ایرانی که در هر رشته ای، متخصص بیسواد است، درد است! این درد است که نتواند نظریات گهربارش را، خصوصاً در باب تخصصی دینی برای مردم بازگو کند.
درود بر تو!
درود بر شرفت که صداقت و حقیقت را فدای مصلحت نکردی!
درود بر تو که اشتباه بسیاری از مردم را به رخ شان کشیدی!
و من بعنوان عضو کوچکی ازجامعه، این کارت را ارج می گذارم!
و همچون سالهای طولانی که وبلاگ نویسی می کنم، آماده شنیدن فحش ها و توهین ها هستم! چون هنوز یاد نگرفته ایم که اولاً در مسایلی که به ما مربوط نیست، دخالت نکنیم، ثانیاً هر جا که نظری مخالف نظر ما بود، را با توهین و غرور و عصبانیت پاسخ دهیم.
پ.ن: دیدن این ویدئو را در کانال «نیمکت» در تلگرام پیشنهاد می کنیم:
https://telegram.me/axfilm/5691
از الان حدود 13ماه تا انتخاب رئیس دولت سیزدهم باقیمانده است؛ دوره دومی که دکتر حسن روحانی اجازه شرکت در انتخابات خواهد داشت!
و در حالیکه هنوز رقبای خاصی برای دکتر روحانی در انتخابات بعدی معرفی نشده اند، بسیاری از بازگشت قریب الوقوع دکتر محمود احمدی نژاد سخن می گویند!
هواداران و طرفداران دکتر احمدی نژاد با شعار «خشکسالی شده، ای بارش باران برگردد» اقدام به تبلیغات گسترده نمودند و خبرها هم حاکیست که محمود احمدی نژاد با شعار «یارانه ی هر ایرانی 250هزار تومان» پا به عرصه انتخابات خواهد گذاشت.
اما در فضای مجازی همه چیز علیه دکتر احمدی نژاد است؛ اکثریت به واقع در مقام ضدیت با دکتر احمدی نژاد هستند و برخلاف وی، فضای مجازی به نفع دکتر حسن روحانی است!
اما در فضای واقعیت، همه چیز فرق می کند! یک سفربه آمل و استقبال 5هزار نفری نشان داد که فضای مجازی نمی تواند همه ی واقعیت جامعه باشد! اینجا بود که حامیان دولت به تکاپو افتادند و برخی این سفر را بی اهمیت دانسته اند و برخی هم به توهین و تهمت و جاسوس بودن و ... روی آورده اند!
فارغ از کارنامه دکتر احمدی نژاد، باید باور کنیم که وی حامیان زیادی دارد که باعث شده این همه تلاش برای تخریب وی صورت بگیرد!
حالا که کار به اینجا کشید، باید نگاهی به کارنامه وی بیاندازیم تا بتوانیم تحلیلی درست از مقدار شانس و اقدامات دولت کنونی داشته باشیم.
دکتر احمدی نژاد چند اشتباه بزرگ در کارنامه ی خود داشت؛ از جمله بکارگیری افرادی چون اسفندیار رحیم مشائی، محمدرضا رحیمی .
بی محابا حمله کردن به دشمنان داخلی و خارجی فارغ از سیاست بازی هم جزیی از این ایرادات بود که در برخی موارد هم هزینه هایی برای دولت، کشور وشخص خودش داشت.
اما بدترین مورد آن ماجرای 11 روز خانه نشینی وی بود که با اصرار اطرافیان به قهر و به زعم خودش بیماری و خستگی ناشی از کار بود؛ و این از آن جهت بد بود که هیچگاه نتوانست ثابت کند که این 11 روز خانه نشینی قهر بوده یا نه؟
نکات مثبت فراوانی هم در کارنامه وی بود که از آن جمله شجاعت در اجرای هدفمندسازی یارانه ها بود؛ هر چند در اجرا، نقایص زیادی دیده شد و البته عدم همراهی مردم هم مزید بر علت شد که نتواند بخوبی این برنامه را اجرا کند.
آغاز و تکمیل پروژه های فراوان عمرانی از مهمترین کارهای دولت وی بود که غالباً با انجام سفرهای استانی که در دولت دکتر حسن روحانی کمتر دیده شد.
اجرای طرح پل خلیج فارس که طرح آن از سال 1352 و در زمان محمدرضا پهلوی مطرح بود، که به دلایل انقلاب، جنگ تحمیلی و سپس بی مبالاتی دولت های آقایان رفسنجانی و خاتمی به تأخیر افتاده بود، از مهمترین نکات مثبت پرونده دکتر احمدی نژاد بود؛ خصوصاً اینکه با اجرای این طرح و تکمیل آن، سالانه حدود 8 میلیارد دلار از درآمد امارات متحده عربی کاسته و کمی بیشتر عاید ایران خواهد کرد.
بیشتر کارهایی که وی انجام داد، به نفع روستاییان و جامعه شهرهای کوچک بود، که همین مسئله باعث شد حامیان اصلی وی از قشر ضعیف جامعه لقب بگیرند که اکثریت جامعه ایرانی را هم تشکیل می دهند.
اکنون
وی با شعار «یارانه ی هر ایرانی 250هزار تومان» پا به عرصه ی انتخابات گذاشته
است که در اصل همان اجرای مرحله دوم هدفمندسازی یارانه هاست! و همه می دانیم که در مرحله دوم یارانه ها، قیمت حامل های انرژیافزایش نخواهد یافت.
در نقطه مقابل اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است!!
متأسفانه در این 3 سال کمترین تحرک اقتصادی را داشتیم! با آنکه دکتر حسن روحانی با وعده برطرف کردن مشکلات مردم در 100 روز پا به عرصه انتخابات گذاشت، بعدها این 100 روز تبدیل به وعده ی سرانجام برجام شد که باز هم بعد از توافق برجام که سر و صدای زیای برپا کرد، اتفاق خاصی در اقتصاد نیافتاد.
از آن سو، هر روز ترس و واهمه برای مردم ایجاد می شد که قرار است یارانه ها قطع گردد؛ در حالیکه قرارهم نیست قیمت اجناس و حامل های انرژی کاهش یابد؛ در اصل قیمت حامل های انرژی از مردم دریافت گردد و هیچ پولی به آنها پرداخت نشود!
افزایش پلکانی قیمت بنزین هم این اواخر موجب نارضایتی عده ای شد. چرا که برخی با داشتن خودرو های شخصی اقدام به حمل بار و همچنین مسافرکشی می کردند که اکنون باید هزینه ی بیشتری را پرداخت کنند.
اعلام آمادگی احمدی نژاد برای دوره بعدی ریاست جمهوری باعث شده است که برخی از اقدامات دولت انجام نشود. بعنوان مثال در حالیکه مجلس حذف یارانه 24 میلیون نفر را تصویب کرده است، دولت آن رابطور رسمی نپذیرفته است؛ هر چند در عمل یارانه ی عده ای را قطع کرد.
اکنون باید منتظر ماند و دید که در این یکسال باقیمانده دولت دکتر حسن روحانی برای بقای 4سال دوم چه خواهد کرد! آیا توان مقابله با اقدامات تحریک آمیز دکتر احمدی نژاد را دارد یا اینکه قافیه را به دکتر احمدی نژاد خواهد باخت!
باید منتظر ماند و دید!
مهران مدیری را بخاطر همین صراحت بیانش دوست دارم!
تمام برنامه هایش پر از متلک های سیاسی واجتماعی است!
اما برنامه ی «دورهمی» شنبه 8 فروردین 9 مهران مدیری، چیز دیگری بود! تنها سه خط آخر این برنامه به کل برنامه های تلویزیون و ماهواره می ارزید!
آنجایی که بامتلک سیاسی به همه سیاسیون، خصوصاً دولت ها - در تمام ادوار- می گوید: هیچ کاری قبلی ها نکردند، همه را ما انجام دادیم! منحنی قبلی در جوب بود و مال ما نوک دماوند! و اینطوری قبلی ها کاری نکردند، و برعکس حاضرین، اون طرفی ها هم با 60تا رسانه و سایت، به کارهای دولت حمله می کنند که اینها کاری نکردند، شش تون خوب شد؟ بنابراین همیشه نه قبلی ها کاری کردند و نه بعدی ها کاری می کنند!
مدتهاست که این درد بر جامعه جریان دارد که نه فقط در دولت، بلکه همه مردم، در همه ادارات و سازمانها و حتی محلات و ... برای بزرگی خودشان قبلی ها را مورد هجوم قرار می دهند!
نه فقط دولتها، بلکه عموم کسانی که تمام مشکلات را در محدوده ی خود به قبلی ها مرتبط می دانند، فقط به یک دلیل ناچازند به این موضوع دست یازند! و آن هم بی عرضگی، بی برنامگی و ناتوانی در اداره امور است! زیرا چنانکه بتوانند همه چیز را به خط ثابت و استوار برگردانند و باعث و بانی پیشرفت شوند، نیازی به تبلیغات و له کردن گذشته ندارند!