همنوایی

وبلاگ شخصی رضا بلبل پور

همنوایی

وبلاگ شخصی رضا بلبل پور

سلام مجدد

سلام دوستان عزیز

به زودی با فیلمهای تحلیلی در خدمت شما سروران گرامی خواهم بود و تحلیلهایی که از جهان پیرامون ماست، ارائه خواهم کرد

البته حدوداً ۵-۶ ماهی هست که گاهنامه مرآت رو شروع کردیم و کانالش را در روبیکا راه اندازی کردیم، اما برای دسترسی بیشتر، این فیلمها در این وبلاگ نیز منتشر خواهد شد

نامه ای به سردار بزرگ احمد متوسلیان

بسم الله الرحمن الرحیم 

سردار بزرگ ایران زمین
حاج احمد متوسلیان عزیز
سلام
دل نوشته ای برایت می نویسم؛ نمی دانم روزی خواهی خواند یا نه؟! آخر می گویند هنوز زنده ای و در اسارت رژیم غاصب صهیونیستی!
نمی دانم دیپلماسی خنده و یا هر چیز دیگر عرضه بازگرداندن تو را دارد یا نه؟!
نمی دانم وقتی از غار کهف بیرون بیایی، بیایی ببینی پیر جماران قریب سه دهه است که از میان ما رفته، چه حسی خواهی داشت؟!
زمانی که رفتی مردمی بودیم که امامی داشتیم محبوب و از او آموخته بودیم که اسلام یعنی محبت! یعنی صداقت! و از همه مهمتر یعنی خدمت!!
آن وقتها پیشانی پینه بسته، هنوز مد نبود!
کسی با نام اسلام برای خانواده اش تور اروپایی جور نمی کرد!
هنوز پولها خورده نمی شد و بیت المال معنا داشت!
ناموس معنا داشت.
غیرت وجود داشت.
حیایی بود.
اگر اسلام را قبول نداشتند، اصل دمکراسی را بدون هیچ اجباری رعایت می کردند و به نظر دیگران احترام می گذاشتند.
چه بگویم سردار!
یارانت رفتند!
پس مانده ها، ناموس را برهنه در خیابان رها کردند و نامش را آزادی گذاشتند.
غیرت آنقدر در میان این عده کم شد تا آنجا که منتظر ماندند تا عده ای بسیجی بی ادعا از گوشه گوشه خاک دفاع کنند و بعد نامشان را چماق بدست بگذارند.
گستاخ شدند و با بی حیایی هر چه خواستند بنام دمکراسی کردند!
دکل نفت را خوردند و گردن یکی دیگر انداختند! وقتی اصل ماجرا برملاء شد، موضوع را ساکت کردند.
حقوق آنچنانی گرفتند و علت آن را به گردن دیگری انداختند.
قرار بود با دیپلماسی خنده، در عین حالی که چرخ سانتریفیوژ را بچرخانند، چرخ اقتصاد مردم را هم بچرخانند! اما نه این چرخید و نه آن! هر دو را نابود کردند تا همه را به بنام پیرمرد تنهای این روزها تمام کنند!
راستی سردار! آن روزها فرهنگی داشتید بنام صرفه جویی! می گویی یعنی چه؟! فرهنگ صرفه جویی چه بود؟! می دانی؟! به هر کس می گوییم صرفه جویی کنید تا منت غریبه های غربی را نکشیم، می گوید یعنی کوفت بخوریم؟!
سردار!
از آن مردمان دیگر خبری نیست! گدایی زیاد شده! دستها به سوی غرب دراز شده! بهشت آمال و آرزوهای برخی شده صحبت با غرب!
سردار!
نیا!
در غار کهف بخواب!
می ترسم بیایی، نه دلت، بلکه غرورت بشکند!
با آنکه دلم می خواست کنار ما باشی، اما از شکستن غرورت می ترسم! طاقت دیدن اشک‌هایت را ندارم! اشک هایی که یکبار برای نوجوان بسیجی ریختی! این برخی ها ارزشش را ندارند!
ولی بدان که بیایی و چه نیایی، همیشه در قلب ما جا داری!
یادت با ماست و رفتارت الگوی زندگی ما.
دوستدار تو محمدرضا بلبل پور

نامه ی سرگشاده به فرزاد حسنی

فرزاد عزیز

ترا تقدیر می کنم که توانستی صدای جماعتی خودبین را در آوری!

اکنون نوبت توست! توئی که ولی فقیه زمان را حضرت آقا خطاب می کنی! می بینی که گناهانت سنگین است! تو هم همچون امثال من بر خلاف جریان آب عده ای روشنفکرنما شنا می کنی و باید اینطور باشد که حملات شدید خصوصاً کورکورانه به تو صورت گیرد!

«اکسیر»ت را دیدم! فوق العاده بود! برنامه ای علمی که پشت هر حرف پزشک، یک حدیث بیان شد! این همان دردی بود که بسیاری از غربزدگان کج اندیش ما دچارش هستند! آنها سالها تلاش کردند که اسلام را دینی بدون هدف و ترشح شده از مغز یک عرب بیابانگرد بنامند و تو به یکباره با یک برنامه تمام تلاش هایشان را نابود می کنی و اثبات می کنی که این عرب، یک اسطوره به تمام معناست و آنچه از بی علمی اسلام به خورد خلق الله داده اند، دروغی بیش نیست!

این جماعت همانهایی هستند که «دیوث» را نام سردار ایرانی می دانند و «زرشک» را توهین!!!

اینها همانهایی هستند که سالهای فلان شخص مملکتی را دزد نامیدند و به یکباره لیستش را پرامید کردند!!!

اینها همان هایی هستند که زمانی فلان مسئول را لای منگنه گذاشتی، ترا تقدیس کردند؛ و نه آن زمان و نه این زمان، نگفتند که رسالت یک مجری را انجام دادی!

اینها همان هایی هستند که یادشان رفت دیروز بخاطر ممنوع التصویریت، آسمان را به زمین دوختند و امروز یادشان آمد که تو قبلاً اشتباه کردی و باید همچنان ممنوع التصویر می ماندی!!

اینها همان هایی هستند که نه با نظام و مردم، که با خودشان هم مخالفند! فرق نمی کند که چه حکومتی و چگونه؟ فرق نمی کند که کدام مجری یا بازیگر! فرق نمی کند که کدام ورزشکار و دانشمند! همین که کسی از اسلام و حکومت حمایت کند، کافیست که بکوبندش! و تازه نامش را آزادی بیان می گذارند! بی آنکه به دیگران اجازه ابراز عقیده بدهند!

دیروز «حسام نواب صفوی» را به جرم مرد بودنش و ایستادگی در برابر نااهلان و الهام چرخنده را به جرم حجاب کوبیدند، امروز ترا و فکر می کنم فردا نوبت «بهنوش بختیاری» باشد که بسیار در وصف شهدا و مردان این سرزمین نوشته است!

عجیب نیست! اینان کسانی هستند که حتی نمی دانند با خودشان چند - چند هستند!

تو «اکسیر» را ادامه بده! حدیث رو کن! بگذار در آتش خشم خودشان بسوزند! و تقدیم شان کن همان زرشک طلایی را!!!

اینان زرشک گفتنت را می بینند! اما آنجایی که به شرکت کننده می گویی «یعنی فکر کردی من و همکارام اینقدر یُبس هستیم که اسم سه تا مرد رو کنار یک زن بذاریم زیر عکس یه زن» نمی بینند! دردشان این است که خودشان هم مانند شرکت کننده مسابقه ات، می خواهند نخود هر آش شوند! و کسی هم حق اعتراض ندارد! تو رسمی را می چینی که اگر کسی تخصص نداشت، وارد نشود؛ چرا که مورد تمسخر دیگران قرار خواهد گرفت! و این برای ایرانی که در هر رشته ای، متخصص بیسواد است، درد است! این درد است که نتواند  نظریات گهربارش را، خصوصاً در باب تخصصی دینی برای مردم بازگو کند.

درود بر تو!

درود بر شرفت که صداقت و حقیقت را فدای مصلحت نکردی!

درود بر تو که اشتباه بسیاری از مردم را به رخ شان کشیدی!

و من بعنوان عضو کوچکی ازجامعه، این کارت را ارج می گذارم!

و همچون سالهای طولانی که وبلاگ نویسی می کنم، آماده شنیدن فحش ها و توهین ها هستم! چون هنوز یاد نگرفته ایم که اولاً در مسایلی که به ما مربوط نیست، دخالت نکنیم، ثانیاً هر جا که نظری مخالف نظر ما بود، را با توهین و غرور و عصبانیت پاسخ دهیم.

پ.ن: دیدن این ویدئو را در کانال «نیمکت» در تلگرام پیشنهاد می کنیم:

https://telegram.me/axfilm/5691

7دروغ عصر ایران درباره دستاوردهای برجام

سایت عصر ایران، چنان درباره ی دستاوردهای برجام سخن گفته که هر کسی خبر نداشته باشد، فکر میکند که مملکت گلستان شده است و مردم ناشکر هستند!!! نمی دانم این آقایان در این سایت بی خبر هستند یا خودشان را به بی خبری زده اند؟!!
برای مطالعه این مطلب اینجا کلیک کنید!
اما جهت روشن شدن افکار عمومی، ما هم پاسخ این مطلب سخیف که جعفر محمدی، نویسنده این مطلب، خواننده ی خود را یک احمق فرض کرده و کسانی را که نتایج برجام را نمی بینند، کور خطاب کرده، خواهیم داد، هر چند بازدید سایت عصر ایران کجا و وبلاگ همنوایی کجا!! ولی آنچه در توان ماست، همین است!
1- در بند اول اشاره می کند که تاکنون هیچگاه سابقه نداشته که قطعنامه های شورای امنیت، بدون اجرا لغو شوند؛ اما هنر دیپلماسی دولت روحانی دانسته که 6 قطعنامه علیه ایران بدون اجرا لغو شد!!! و اشاره به قطعنامه هایی علیه لیبی، عراق و ... می کند! احتمالاً نویسنده، معنای اجرای قطعنامه را نمی داند! 6 قطعنامه علیه ایران همگی بحث تحریمی داشتند و بلادرنگ همگی هم اجرا شدند! کدام قطعنامه ها علیه ایران نظامی بود؟ شاید هم نویسنده این مطلب در ایران زندگی نمی کنید و مزه تحریم را نچشیده اید!!
2- نویسنده ادعا دارد که تا قبل از برجام سایه جنگ بر سر ملت ایران بود که با برجام برداشته شد!! احتمالاً نویسنده با مشکلات روحی روبرو هستند!!!! اتفاقاً تا قبل از برجام، کسی جرأت حرف زدن درباره جنگ نداشتند؛ فقط اسرائیل واق واق می کرد؛ اما حالا عربستان و ترکیه و امارات هم برای ما دم درآورده اند!! و تازگی ها هم کشور پرقدرت بحرین!!! هم اعلام جنگ کرده؛ بماند فقط جرأت اجرا را بخاطر نیروهای نظامی و توان دفاعی ما ندارد، اما همه ی اینها بخاطر دیپلماسی دولت روحانی، مبتنی بر ذلت است! که در بندهای دیگر اشاره می کنیم! اگر نویسنده این مطلب چشمهایش را خوب باز کند، خواهد دید که سایه جنگ بسیار نزدیک تر از آن است که وی فکر می کند! چرا که پس از برجام 1 که مربوط به مسایل هسته ای بود، حالا نوبت به برجام2 رسیده که مربوط به مسایل نظامی، اخص موشکی ما می شود تا بدین طریق قدرت نظامی ما را کم کنند!
3- در بند سوم می گوید: «ایران تبدیل به گوشت قربانی شده بود. هر شخصی، اعم از حقیقی و حقوقی به خود اجازه می داد هر رفتاری که خواست با ایران و ایرانی ها انجام می داد. اگر تا قبل از تحریم ها، شرکت های خارجی با قراردادها و پیش پرداخت های متعارف با ایرانی ها کار می کردند، در دوران تحریم، تا تمام پول را قبلا نمی گرفتند، با ایرانی ها معامله نمی کردند و بسیار هم پیش آمد که پول شرکت های خصوصی و دولتی ایران را گرفتند و به بهانه تحریم ها، نه کالا و خدمات دادند و نه پول را!» حالا ما سؤال می پرسیم: اینکه در فرودگاه جده به نوجوانان ما تجاوز شد و در منا کشته دادیم و عربستان یک طرفه روابط دیپلماتیک خود را با ما قطع کرد، اینکه شورای همکاری خلیج فارس ایران را محکوم می کنند و ورود و خروج کشتی ها و بارهای ما را ممنوع و در صورت مشاهده در آبهای سرزمینی شان، توقیف می کنند، اینکه بحرین، که زمانی استان کوچک کشور ما بود، اکنون ما را تهدید به جنگ می کند؛ عزت است؟؟
این که جیبوتی با ایران قطع رابطه می کند و سودان هم با آن همه سابقه همکاری با ایران و دوستی با ما علیه ما می شود و در جنگ یمن، عربستان را یاری می کند، عزت است؟
لااقل قبلاً دلمان خوش بود که با ابرقدرتی چون آمریکا گلاویز هستیم! حالا با آمریکا که مشکلمان حل نشده، چند تا توپ پینگ پنگ عربی هم به جمع دشمنان ما اضافه شده! مبارک شما باشد این عزت!!! کلاهتان را بالا بگذارید!!!
در ادامه می فرمایید: «شرکت هایی که تا دیروز برای طرف های ایرانی ناز می کردند، بازگشته اند، روند وصول طلب های ایران از مشتریان نفتی آغاز شده است.» اولاً آن شرکت ها هنوز بازنگشته اند!! تعدادی شرکت همچون پژو را التماس کردیم و قرار شد ماشین های از رده خارج خود را در ایران تولید کند، تعداد دیگری از شرکت ها هم از هم تحریم های جدید آمریکا می ترسند!
از سوی دیگر ادعای وصول طلب ها را از مشتریان نفتی کردید! چشممان روشن! پول ها را گرفتند و مردم همچنان در فقر و فلاکت هستند؟! فکر می کردیم که پولی نرسیده!
4-در بند چهارم از تحریم کشتی ها و بیمه ی آنان سخن گفته! و اینکه ناچار بودیم با پرچم دیگر کشورها چون مالی با پرداخت پول کشتی هایمان را جابجا کنیم! اما حالا باج نمی دهیم! راست می گویید! دیگر باج نمی دهیم! چون اصلاً کشتی راه نمی افتد! کدام محصول را می خواهیم بفروشیم! همین جا چندتا کشور فسقلی با ما درگیر هستند! اول باید سایه جنگ!!!! را از سرمان دور کنیم! چیزی که دیپلماسی خنده برایمان به ارمغان آورد!
5- «توسعه میدان های مشترک نفتی و گازی ایران با همسایگان، بسیار کُند و بعضاً متوقف شده بود و رقبا در اغلب میدان ها، بیش از ما برداشت می کردند و هنوز هم جلوترند. بسیاری از پروژه های نفت و گاز ایران، گاه به خاطر فقدان یک قطعه تحریمی متوقف بودند و درست در همان زمان که ایرانی ها، به دنبال دور زدن تحریم و خرید قطعه به چند برابر قیمت بودند، قطری ها، گاز را پارس جنوبی استخراج می کردند و می فروختند و توانستند بالاترین درآمد سرانه را به خود اختصاص دهند.
اینک اما، خریدها در حال انجام است، میدان های مشترک از جانب ایران توسعه می یابد. پارس جنوبی فعال شده است و درآمد ایران افزایش خواهد یافت.» خودتان هم معترفید که هیچ اتفاقی نیافتاده!! قرار است که خریدها انجام شود، قرار است که پارس جنوبی گسترش یابد، قرار است که درآمدهایمان افزایش یابد!! قرار را ول کن! الان چه کردیم؟ با زور و برو و بیا، فعلاً یک بانک آمریکایی به شبکه بانکی ما متصل شده که دروقت لزوم بتوانند پا روی گلویمان بگذارند! و همان اتصال را هم قطع کنند! وگرنه معاملات همه بانک ها را آزاد می کردند! پس برای اتفاقی که نیافتاده، قیافه نگیرید!
6- در ششمین بند گفته اید: «صادرات نفت ایران در دوران تحریم به 600 هزار بشکه در روز کاهش یافت و روند کاهشی نیز همچنان ادامه داشت و اگر آن وضعیت ادامه می یافت، صادرات نفت ایران به صفر می رسید و کشور ورشکست می شد. این در حالی بود که قبل از آن، صادرات نفت ایران بیش از 2.5 میلیون بشکه بود.
یادمان هست که کشتی های نفتکش ایران پر از نفت خام در خلیج فارس متوقف بودند و جایی برای رفتن نداشتند.
بعد از برجام اما، وزارت نفت بازارهای نفتی از دست رفته را احیا می کند به طوری که صادرات نفت ایران اکنون به 1.7 میلیون بشکه در روز رسیده و این روند افزایشی همچنان ادامه دارد.» در دوره ی دولت گذشته چنان عمل کرده بودیم که نفت به بشکه ای 100 دلار رسیده بود! یعنی آن 600هزار بشکه نفت به اندازه 1.8 میلیون بشکه نفت امروز درآمد داشت! اما حالا با برنامه های اشتباه، نفتکش هایمان را به سمت اروپا و ... حرکت داده ایم و همان پول را می گیریم!!! هنر دولت روحانی این بود که فقط سرمایه های این مملکت را مفت به چنگ بیگانگان بدهد!!! وگرنه درآمدمان که ثابت است!! باور ندارید؟ یک ضرب و تقسیم  ساده بکنید تا متوجه بشوید!
7- و در آخرین بند از دروغ هایتان می نویسید: «کند شدن نرخ رشد تورم، افزایش تدریجی سرمایه گذاری های خارجی در ایران، آغاز رفت و آمدهای سیاسی و اقتصادی با کشورهای مهم جهان، کاهش فرار سرمایه از کشور، حرکت به سمت نوسازی ناوگان هوایی، جایگزینی تدریجی خودروهای استاندارد اروپایی، کره ای و ژاپنی با خودروهای بی کیفیت چینی در آینده، تحویل سامانه ضدهوایی اس 300 بعد از سال ها به ایران، از سرگیری ارائه سوخت به هواپیماهای ایران در بسیاری از فرودگاه های جهان، آغاز نوسازی صنایع، بازگشایی سوئیفت و رفع تدریجی مشکلات آن در راستای اتصال ایران به سیستم مالی جهانی، امکان خرید بسیاری از کالاهایی که تا پیش از این امکانش برای ایران نبود از دارو گرفته تا قطعات صنعتی، افزایش قابل ملاحظه توریست های خارجی در ایران و دهها مورد دیگر از نتایج برجام هستند و تازه این ، اول راه است و اکنون در چهارمین ماه اجرای برجام هستیم.» اولاً بسته شدن وام و رکود اقتصادی بر اساس علم اقتصاد باعث کند شدن نرخ تورم می شود!! وقتی خرید و فروشی در بازار نیست، تورم اتفاق نمی افتد! پس اتفاق عجیبی نیافتاده که تورم رشد کندی داشته است؛ نمونه اش هم وام خودرو که پول به دست مردم رسید، خودرو خریداری کردند! اکنون هم بازارمسکن راکد است، انتظار ندارید که وقتی مشتری نیست، تورم شدید اتفاق بیافتد؟!! از سرمایه گذاران خارجی هم خبری نیست! چون همه متنظر تحریم های موشکی ایران هستند! رفت و آمدهای سیاسی هم بدون درآمدزایی و جذب سرمایه گذار، تومنی نمی ارزد! از کاهش فرار سرمایه نفرمایید! دیگر سرمایه ای در کشور باقی نمانده که فرار کند!!! از جایگزینی خودروهای استاندارد گفتید؟! احتمالاً خواب نما نشده اید؟!! کدام خودروی استاندارد؟! همانهایی که سال 2005 تا 2007 از رده ی جهانی خارج شده اند و ایران با التماس امتیاز ساخت آنها را دریافت کرده، که البته هنوز اجرایی شدنش مشخص نیست؟!!! ایرباس هم که فعلاً دبه درآورده!! نمی دانم از کدامین بروزرسانی حرف می زنید؟! تحویل سامانه اس 300 هم ارتباطی به دولت روحانی ندارد! اس 300 فقط به این دلیل تحویل ایران شد که منافع روسیه در منطقه به خطر افتاده بود و با این کار روسیه کاری کرد که زبان برخی کوتاه شود! باقی چیزها را هم که هنوز ندیده ایم! نه سوئیفت که رئیس بانک مرکزی از نبودش ناراحت بود، نه افزایش توریست!
راحت بگویم! شما خودتان مصداق همان ضرب المثل اول مطلب تان هستید! «کسی که خوابیده را می توان بیدار کرد، ولی کسی که خود را به خواب زده، نه!» راحت بخوابید! مملکت مشکلی ندارد! آقای روحانی، توانست 100 روزه مشکلات مردم را حل کند!

بوی احمدی نژاد می آید؟!!

از الان حدود 13ماه تا انتخاب رئیس دولت سیزدهم باقیمانده است؛ دوره دومی که دکتر حسن روحانی اجازه شرکت در انتخابات خواهد داشت!

و در حالیکه هنوز رقبای خاصی برای دکتر روحانی در انتخابات بعدی معرفی نشده اند، بسیاری از بازگشت قریب الوقوع دکتر محمود احمدی نژاد سخن می گویند!

هواداران و طرفداران دکتر احمدی نژاد با شعار «خشکسالی شده، ای بارش باران برگردد» اقدام به تبلیغات گسترده نمودند و خبرها هم حاکیست که محمود احمدی نژاد با شعار «یارانه ی هر ایرانی 250هزار تومان» پا به عرصه انتخابات خواهد گذاشت.

اما در فضای مجازی همه چیز علیه دکتر احمدی نژاد است؛ اکثریت به واقع در مقام ضدیت با دکتر احمدی نژاد هستند و برخلاف وی، فضای مجازی به نفع دکتر حسن روحانی است!

اما در فضای واقعیت، همه چیز فرق می کند! یک سفربه آمل و استقبال 5هزار نفری نشان داد که فضای مجازی نمی تواند همه ی واقعیت جامعه باشد! اینجا بود که حامیان دولت به تکاپو افتادند و برخی این سفر را بی اهمیت دانسته اند و برخی هم به توهین و تهمت و جاسوس بودن و ... روی آورده اند!

فارغ از کارنامه دکتر احمدی نژاد، باید باور کنیم که وی حامیان زیادی دارد که باعث شده این همه تلاش برای تخریب وی صورت بگیرد!

حالا که کار به اینجا کشید، باید نگاهی به کارنامه وی بیاندازیم تا بتوانیم تحلیلی درست از مقدار شانس و اقدامات دولت کنونی داشته باشیم.

دکتر احمدی نژاد چند اشتباه بزرگ در کارنامه ی خود داشت؛ از جمله بکارگیری افرادی چون اسفندیار رحیم مشائی، محمدرضا رحیمی .

بی محابا حمله کردن به دشمنان داخلی و خارجی فارغ از سیاست بازی هم جزیی از این ایرادات بود که در برخی موارد هم هزینه هایی برای دولت، کشور وشخص خودش داشت.

اما بدترین مورد آن ماجرای 11 روز خانه نشینی وی بود که با اصرار اطرافیان به قهر و به زعم خودش بیماری و خستگی ناشی از کار بود؛ و این از آن جهت بد بود که هیچگاه نتوانست ثابت کند که این 11 روز خانه نشینی قهر بوده یا نه؟

نکات مثبت فراوانی هم در کارنامه وی بود که از آن جمله شجاعت در اجرای هدفمندسازی یارانه ها بود؛ هر چند در اجرا، نقایص زیادی دیده شد و البته عدم همراهی مردم هم مزید بر علت شد که نتواند بخوبی این برنامه را اجرا کند.

آغاز و تکمیل پروژه های فراوان عمرانی از مهمترین کارهای دولت وی بود که غالباً با انجام سفرهای استانی که در دولت دکتر حسن روحانی کمتر دیده شد.

اجرای طرح پل خلیج فارس که طرح آن از سال 1352 و در زمان محمدرضا پهلوی مطرح بود، که به دلایل انقلاب، جنگ تحمیلی و سپس بی مبالاتی دولت های آقایان رفسنجانی و خاتمی به تأخیر افتاده بود، از مهمترین نکات مثبت پرونده دکتر احمدی نژاد بود؛ خصوصاً اینکه با اجرای این طرح و تکمیل آن، سالانه حدود 8 میلیارد دلار از درآمد امارات متحده عربی کاسته و کمی بیشتر عاید ایران خواهد کرد.

بیشتر کارهایی که وی انجام داد، به نفع روستاییان و جامعه شهرهای کوچک بود، که همین مسئله باعث شد حامیان اصلی وی از قشر ضعیف جامعه لقب بگیرند که اکثریت جامعه ایرانی را هم تشکیل می دهند.

اکنون وی با شعار «یارانه ی هر ایرانی 250هزار تومان» پا به عرصه ی انتخابات گذاشته است که در اصل همان اجرای مرحله دوم هدفمندسازی یارانه هاست! و همه می دانیم که در مرحله دوم یارانه ها، قیمت حامل های انرژیافزایش نخواهد یافت.
در نقطه مقابل اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است!!

متأسفانه در این 3 سال کمترین تحرک اقتصادی را داشتیم! با آنکه دکتر حسن روحانی با وعده برطرف کردن مشکلات مردم در 100 روز پا به عرصه انتخابات گذاشت، بعدها این 100 روز تبدیل به وعده ی سرانجام برجام شد که باز هم بعد از توافق برجام که سر و صدای زیای برپا کرد، اتفاق خاصی در اقتصاد نیافتاد.

از آن سو، هر روز ترس و واهمه برای مردم ایجاد می شد که قرار است یارانه ها قطع گردد؛ در حالیکه قرارهم نیست قیمت اجناس و حامل های انرژی کاهش یابد؛ در اصل قیمت حامل های انرژی از مردم دریافت گردد و هیچ پولی به آنها پرداخت نشود!

افزایش پلکانی قیمت بنزین هم این اواخر موجب نارضایتی عده ای شد. چرا که برخی با داشتن خودرو های شخصی اقدام به حمل بار و همچنین مسافرکشی می کردند که اکنون باید هزینه ی بیشتری را پرداخت کنند.

اعلام آمادگی احمدی نژاد برای دوره بعدی ریاست جمهوری باعث شده است که برخی از اقدامات دولت انجام نشود. بعنوان مثال در حالیکه مجلس حذف یارانه 24 میلیون نفر را تصویب کرده است، دولت آن رابطور رسمی نپذیرفته است؛ هر چند در عمل یارانه ی عده ای را قطع کرد.

اکنون باید منتظر ماند و دید که در این یکسال باقیمانده دولت دکتر حسن روحانی برای بقای 4سال دوم چه خواهد کرد! آیا توان مقابله با اقدامات تحریک آمیز دکتر احمدی نژاد را دارد یا اینکه قافیه را به دکتر احمدی نژاد خواهد باخت!

باید منتظر ماند و دید!

دورهمی و مهران مدیری

مهران مدیری را بخاطر همین صراحت بیانش دوست دارم!

تمام برنامه هایش پر از متلک های سیاسی واجتماعی است!

اما برنامه ی «دورهمی» شنبه 8 فروردین 9 مهران مدیری، چیز دیگری بود! تنها سه خط آخر این برنامه به کل برنامه های تلویزیون و ماهواره می ارزید!

آنجایی که بامتلک سیاسی به همه سیاسیون، خصوصاً دولت ها - در تمام ادوار- می گوید: هیچ کاری قبلی ها نکردند، همه را ما انجام دادیم! منحنی قبلی در جوب بود و مال ما نوک دماوند! و اینطوری قبلی ها کاری نکردند، و برعکس حاضرین، اون طرفی ها هم با 60تا رسانه و سایت، به کارهای دولت حمله می کنند که اینها کاری نکردند، شش تون خوب شد؟ بنابراین همیشه نه قبلی ها کاری کردند و نه بعدی ها کاری می کنند!

مدتهاست که این درد بر جامعه جریان دارد که نه فقط در دولت، بلکه همه مردم، در همه ادارات و سازمانها و حتی محلات و ... برای بزرگی خودشان قبلی ها را مورد هجوم قرار می دهند!

نه فقط دولتها، بلکه عموم کسانی که تمام مشکلات را در محدوده ی خود به قبلی ها مرتبط می دانند، فقط به یک دلیل ناچازند به این موضوع دست یازند! و آن هم بی عرضگی، بی برنامگی و ناتوانی در اداره امور است! زیرا چنانکه بتوانند همه چیز را به خط ثابت و استوار برگردانند و باعث و بانی پیشرفت شوند، نیازی به تبلیغات و له کردن گذشته ندارند!