همنوایی

همنوایی

وبلاگ شخصی رضا بلبل پور
همنوایی

همنوایی

وبلاگ شخصی رضا بلبل پور

درود بر غیرت ایرانی

بالاخره نیروگاه اتمی بوشهر با مقاومت دلیرانه دولت و حکومت جمهوری اسلامی و پشتیبانی مثال زدنی ملت سرافراز ایران راه اندازی شد. بر غیرت تک تک ایرانیان که در این ماجرا از دولت حمایت نمودند، درود می فرستیم و به ملت شریف ایران تبریک می گوییم.

ساعاتی پیش شبکه VOA وابسته به سازمان CIA آمریکا، تحلیل خود را با حضور کارشناسان خودفروخته به نمایش گذاشت؛ اما اولا نتوانست خشم خود را از این که نیروگاه اتمی بوشهر راه افتاده است، پنهان کند؛ ثانیاً تلویحاً اعتراف نمود که مردم ایران از اینکه نیروگاه اتمی بوشهر راه افتاده است و تا پایان سال، انشاالله برق اتمی را وارد چرخه اقتصادی می کند، خوشحالند؛ ثالثاً تمام تلاش خود را در این راه گذاشت که نشان دهد که این نیروگاه مطمئناً در آینده به عنوان ابزار نظامی مورد اسفاده قرار خواهد گرفت؛ رابعاً خطر حمله به نیروگاه اتمی بوشهر را هم به طور رسمی رد نمود و عنوان کرد که دیگر قدرت حمله به این نیروگاه وجود ندارد، چرا که حمله به نیروگاه اتمی بوشهر، نه تنها جنوب نشینان ایران را در خطر تشعشع اتمی قرار خواهد داد، بلکه موجب خواهد شد که تمامی کشورهای حاشیه جنوبی خلیج همیشه فارس نیز در تیررس این خطر قرار گیرند؛ بنابراین تهدید به طور رسمی از نیروگاه اتمی بوشهر، برداشته شد. خامساً این شبکه سعی داشت ای پیروزی را لوث نماید و نشان دهد که آمریکا خود برای اتمی شدن نیروگاه بوشهر، چراغ سبز نشان داده است!!!!!!!

اما با این اوصاف چند موضوع می ماند که باید در مورد آن توضیحاتی داده شود.

اول آنکه این شبکه وابسته به CIA هنوز نمی داند که مردم ایران از به دست آوردن سلاح اتمی خوشحال خواهند شد. چرا که در این صورت ایران اسلامی و عزیز ما در آرامش ابدی خواهد بود و این تهدیدات گذرا، دیگر نمی تواند معنایی پیدا کند. هر چند هم اکنون نیز هیچ معنایی ندارد، اما دولتمران غربی برای فریب ملتهای خود، از آن به عنوان ابزاری استفاده می کنند.

از سویی این ماجرا نشان داد که همیشه مقاومت ملتها در مقابل استبداد و استعمار جهانی مثبت خواهد بود. می توان در این ماجرا این موضوع را یافت که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پیروزی نهایی در طول 8 سال دفاع مقدس که در آن برنامه ریزیهایی برای سرنگونی حکومت مردمی ایران اسلامی صورت گرفته بود و مردم ایران با تکیه به خداوند متعال و توسل به معصومین علیهم السلام و پشتوانه مردمی با کمترین امکانات جنگی در برابر همه دنیای غرب ایستادگی کرد، اکنون ملت بزرگ ایران سومین پیروزی را جشن خواهد گرفت. چیزی که با اراده آهنین ملتی مسلمان به دست آمده است. جشنی که نشان خواهد داد ملتی که به خدای خود و اراده خود تکیه کند، تمام جهان را به زانو در خواهد آورد.

در نگاه آخر اینکه همانطور که گفته شد، شبکه VOA تلاش داشت که عنوان کند که مماشات کاخ سفید باعث اتمی شدن نیروگاه بوشهر شد!!!! اما هیچگاه توضیح نداد که این مماشات چرا در تحریم ها وجود نداشت و چرا از ابتدا اینگونه برخورد نشد؟! آیا این مماشات در اصل همان شکستی نیست که دولت آمریکا سعی در لاپوشانی آن دارد؟!!!! شکی نیست که دولت آمریکا مجدداً و پس شکستهای چندباره، ناچار شده است چهره ی کثیف خود را تطهیر کند.

اما موضوع اصلی آن است که اگر ملت بزرگ ایران همچنان حمایتهای خود را از دولت جمهوری اسلامی ادامه دهد، مطمئناً پیشرفتهای چشمگیرتری نسبت به گذشته خواهیم داشت. از این ماجرا آموختیم که تمام فتنه ها برای نه فقط براندازی حکومت مردمی است، که برای سرکوب اراده آهنین ماست!

مسلم بدانید که انرژی هسته ای در پیشرفت اقتصادی ایران در زمینه های مختلف، از جمله برق، پزشکی، کشاورزی و .... تأثیر فراوانی خواهد داشت. بنابراین از این لحظه، تهدیدات دشمن و سختگیری آنها بیشتر خواهد شد.هر چند این تهدیدات به پشیزی نمی ارزد، اما باید از این زمان به بعد مقاومتر و استوارتر باقی بمانیم تا به همه ملتهای آزاده جهان بیاموزیم که این سلاح نیست که پیروز خواهد شد، بلکه اراده است.

دروغ شاخدار آجرلو

حتما خبر دارید که علی کریمی بازیکن تیم فوتبال استیل آذین، توسط آجرلو مدیرعامل باشگاه استیل آذین از این باشگاه اخراج شد! دلیل آن هم، آنطور که اطلاعیه باشگاه اعلام کرده، روزه خواری و فحاشی بوده است.

برخی از نمایندگان مجلس و شوراهای مختلف این ور و آن ور هم که عقده ی مطرح شدن دارند، از این دروغ شاخدار!! آجرلو استقبال کرده اند و همانطور که آجرلو خود را معرفی کرده بود، او را انسانی مذهبی و خداجو معرفی کردند و عمل او را اقدامی پسندیده دانستند!!! -نمیدانم چرا این کلمه خداجو مرا یاد موسوی انداخت!!-

اما ذکر چند نکته در اینجا خالی از لطف نیست!

اول اینکه جناب آجرلو خود را انسانی متدین و مذهبی معرفی کردند! والله تا حالا به یاد ندارم که هیچ بقالی گفته باشد که ماست من ترش است! از جمله همین آقای آجرلو!

دوم اینکه این بازی اخراج به دلایل مذهبی که نوعی سوءاستفاده از نام مقدس اسلام و خراب کردن این دین مبین است، دیگر قدیمی شده و جواب نمی دهد! مگر اینکه چند سایت اصولگرانما مثل جهان نیوز برای خراب کردن وجهه ی دولت و  نشان دادن اصالت مذهبی خود، مثل طوطیان بی مغز هندی آن را تکرار کنند.

سوم آنکه وقتی می گویم دروغ شاخدار،‌ بخاطر این است که علی کریمی در قبل از بازی با استقلال به قول آجرلو و اطرافیانش، روزه خواری و فحاشی می کند و بعد از اتمام بازی با استقلال از باشگاه استیل آذین اخراج می شود!!!! لطفاً یکی پیدا کند پرتقال فروش را!!! در این میان همه مردم مطمئن هستند که مصاحبه های علی کریمی در قبل و بعد از بازی با استقلال هیچ تأثیری بر این اخراج ندارد!!!!!! آخر همه مردم از نظر آجرلو و سایت های همفکر و جانماز آبکش، ابله ی بیش نیستند!!!

آقای آجرلو! تمام کنید این سیرک مسخره تان را! همه می دانیم و می دانید که اخراج علی کریمی به دلیل مصاحبه علیه شما بوده است. اگر همان روز اول صداقت داشتید و می گفتید که دلیل اخراج کریمی از باشگاه استیل آذین، مصاحبه علیه مدیران بود، هیچ کس این خرده را به شما نمی گرفت که چرا کریمی را اخراج کردید! چرا که کریمی در جایگاهی نیست که علیه مدیریت باشگاه یعنی شما مصاحبه کند! و اگر هم اعتراض دارد، می تواند باشگاه را ترک کند!

اما شما با نظر به اینکه قصد داشتید که با یک تیر، دو هدف را بزنید، با بازی دادن مردم، او را اخراج کردید.

اینکه کریمی روزه نمی گیرد، اولا به خودش ربط دارد! ثانیا شما به دلیل روزه خواری باید تقریباً یک دوم استیل آذین را از این تیم اخراج کنید. در این رابطه به مصاحبه های بازیکنانتان درباره روزه خواری بازیکنان توجه کنید.

جناب آجرلو! بنابراین بیش از این نمی گویم و از شما تقاضا دارم که یا صداقت داشته باشید و با آبروی یک انسان بازی نکنید و یا اینکه از مسئولیت دور شوید که هم دنیای شما را و هم آخرتتان را نابود خواهد کرد.

دیه زن= ارزش زن!!!

تعجب نکنید! این نظر من نیست! این نظریه ایست که عده ای بنام دفاع از حقوق زن آن را مطرح می کنند! عده ای که خود را فمنیسم می نامند و این حق را برای خود قائلند که زن را با دیه بسنجند!! فکر می کنم که این عده از سر بیکاری و برای پر کردن اوقات فراغت دست به دامان این مسایل تاریخ مصرف گذشته می شوند. ارزش زن به دیه نیست! اگر بخواهیم معیار زن را به پول بسنجیم، آیا به نظر شما، وجود مهریه باعث بالا رفتن ارزش زن می شود؟!

اما اگر در اسلام دیه زن نصف دیه مرد، بیان شده، دلایل خاص و محکمی دارد که در این برهه فقط به بیان آن می پردازیم.

چرا اسلام دیه زن را نصف مرد قرار داده است؟!

ما از تمام دلایل به دو دلیل اصلی آن می پردازیم.

یکی از دلایل آن، حق نفقه ایست که بر گردن مرد می باشد! یعنی در اسلام مرد مؤظف به دادن خرجی به زن و فرزند است و بر او واجب است که به کار مشغول گردد.

دومین دلیل آن به جهاد است! یعنی اینکه بر مرد واجب است که در جهاد شرکت کند و به این ترتیب، اگر مردی در حادثه ای کشته شود، یک نیرو از نیروی سپاه اسلام کسر گردیده است و قاتل به این ترتیب دچار مجازات شده و باید دیه ای دو برابر زن پرداخت کند.

در اینجا طرفداران فمنیستی، معتقدند که زنان نیز می توانند به کار و جهاد مشغول شوند! اما بحث ما بر سر توان نیست! بلکه بر سر واجبات است! به طور خلاصه یعنی اینکه اگر مردی به دادگاه مراجعه کند و از زن خود برای نیاوردن خرجی خانه، شکایت کند، دادگاه شکایت وی را مردود خواهد دانست؛ حتی این موضوع شاید برای شما یک طنز محسوب شود! اما بالعکس، اگر زنی به دادگاه شکایت کند که شوهرش نفقه وی را پرداخت نکرده، دادگاه سریعا اقدام خواهد کرد و مرد را بازخواست خواهد نمود! در اینجا یک تفاوت را حس می کنید! برعکس آنچه که عده ای می اندیشند که دیه نصف یعنی بی ارزشی زن در برابر مرد، نشاندهنده ی آن است که اسلام اتفاقا به زن توجه ای بیشتر نموده است! چرا که با قرار دادن دیه دو برابر مرد نسبت به زن، این موضوع را یادآور می شود که زن پس از قتل همسرش، بدون سرپناه است و باید به وی توجه بیشتری نمود. بنابراین باید به خانواده ای که «نان آور» خود را از دست داده اند، دیه ای دو برابر تعلق گیرد تا بتوانند «گلیم خود را از آب بکشند»؛ یعنی هم ارزش مرد نسبت به حضور در جامعه و هم مبحث سرپرستی خانواده در این موضوع مدنظر گرفته شده است! اما در مقابل، اگر زنی به قتل برسد، چون هنوز «نان آور» خانه حاضر است، باید فقط ارزش زن نسبت به حضور در جامعه به خانواده و بازماندگان وی پرداخت شود.

اما موضوعی که در اینجا مطرح است، این است که همیشه همه زنان و مردان به قتل نمی رسند! بنابراین باید به این موضوع توجه شود که آیا اگر ارزش انسان با پول محک می خورد، به موضوع مهریه نیز به همان مقدار که به موضوع دیه توجه شده است، توجه کرده ایم؟ برخلاف موضوع دیه که فقط برای مقتولین در نظر گرفته می شود و در شرایطی است که اگر خانواده مقتول چه زن باشد و چه مرد، رضایت دهند، به موضوع دیه می رسد، اما مهریه و نفقه برای تمام زنان زنده لازم الاجراست! اما ارزشگذاری به زنان در اینگونه مواقع، به پول نیست! نگاهی به احکام اسلامی به صورت گذرا می کنیم!

زن پس از ازدواج مجبور به انجام امور خانه نیست و مرد هم نمی تواند همسرش را مجبور کند که امور خانه اعم از پخت و پز و یا نظافت خانه را انجام دهد! پس از آنکه زن، فرزندش را به دنیا آورد، مؤظف نیست که حتما کودک را از پستانش شیر دهد! بدین ترتیب، اگر زن، فرزندش را بدون منت شیر داد، منت بر شوهرش گذاشته، ولی می تواند در قبال شیر دادن فرزندش، از شوهرش، دستمزد طلب کند! در روایات اسلامی آمده است که: «بهشت زیر پای مادران است» و تا آنجا پیش می رود که امام خمینی(ره) می فرماید: «از دامان زن، مرد به معراج می رود» در حالیکه چنین روایات یا بیاناتی در مورد مردان نداریم!

در برخی مواقع شاهدیم که فمنیستها خواهان حق طلاق هستند! آیا آنانی که خواهان حق طلاق هستند، حاضرند به مردانشان، مهریه و نفقه پرداخت کنند؟ شاید این جمله مضحک باشد، اما دلیل روشنی است بر اینکه چرا مردان حق طلاق را دارا هستند!

پس چه خوب است، قبل از آنکه نظریه های بی ارزش خود را بیان کنیم، بهتر است ابتدا، در مورد دلایل آن تفکر کنیم!

پایگاه فراموش شده!!

همه مساجد را به خوبی می شناسیم. برخی آن را محل عبادت و برخی هم محل امور فرهنگی و برخی هم محل عبادت و انجام امور فرهنگی می دانیم.

تاریخچه انقلاب اسلامی را هم که بنگریم، می بینیم که پایگاه اولیه انقلاب شکوهمند اسلامی همین مساجد بودند.

روزگاری بود که مردم مشکلاتشان را در همین مساجد حل و فصل می کردند. بعد از نماز جماعت دور هم در گوشه ای جمع می شدند و درباره مشکلات محل و همسایه ها و حل و فصل آن سخن می گفتند. به یکدیگر از مشکلات سیاسی و اقتصادی روز آگاهی می دادند و تبادل نظر می کردند. اگر همسایه و یا دوستی آبرودار دچار مشکل مالی می شد، در همین مساجد گلریزان را برنامه ریزی می کردند و بعد در زورخانه یا همان مسجد و یا در وسط میدان اصلی محل اقدام به برگزاری گلریزان می کردند و مشکل یک آبرودار را بدون آنکه کسی متوجه شود که کیست، حل می کردند و همه در این عمل خداپسندانه شرکت می کردند.

دیر زمانی است که دیگر مساجد خالیست! جای تبادل نظر در مسایل و مشکلات سیاسی و اقتصادی را «BBC» و «VOA» گرفته است!! جای گلریزان را هم «ربا» و «نزول» پر کرده!! برکت به مناسبت حضور پرافتخار «نزول» و «ربا» از خانه های مردم رفته، مشکلات مالی گریبانگیر بیشتر مردم شده است!! و چه جالب که در این میان هیچ کس هم دوست ندارد که این اشتباه را به گردن بگیرد و همه دولت وحکومت را در معضلات مالی مقصر اصلی می دانند!!! فراموش کرده اند که زمانهایی هم بود که این مملکت دچار قحطی و بیچارگی شده بوده و حکومتهای وقت هم برای مردم درمانده کاری نمی کردند و این مردم بودند که سنگرهای اصلیشان یعنی مساجد را حفظ کردند و به سلامت از این بدبختی ها رها شدند! بماند که دولت فخیمه جمهوری اسلامی برنامه های بلند مدتی را در دستور کار دارد تا انشاالله در آینده ای نزدیک، مشکلات اقتصادی را به کمترین حد ممکن برسانیم، اما تا آن زمان، آیا باید وظیفه ی اصلیمان را فراموش کنیم؟ آیا باید مساجد را به همین روال بلااستفاده بگذاریم؟ چرا برخی فکر می کنند که مساجد جز میراث یرخی دیگر است و حاضر به حضور در مساجد نیستند؟

در این میان فقط مردم هم به تنهایی مقصر نیستند! متأسفم که باید بگویم برخی از روحانیون مساجد و هیئت امنای آن نیز مقصرند. در پاره ای از اوقات مشاهده شده که برخی از روحانیون حاضر نیستند در مساجدی که 5 - 6 نفر نمازگزار دارد، اقامه نماز کنند و بعد از یکی دو روز برگزاری نماز، دیگر به آن مسجد نمی روند. هیئت امنای برخی از مساجد حاضر نیستند که جوانان پرشور را به رسمیت بشناسند و حاضر نیستند که جوانان را به قول پیر جماران به عنوان آینده سازان این جامعه قبول کنند. در حالیکه باید مسئولیت پذیری را از همین مساجد به جوانان آموخت و راه زندگی را از همین مساجد به آنان نشان داد و صد البته برخی از همین اعضای هیئت امنا میاندیشند که مسجد جز میراثشان است و روشنفکران مذهبی هم به جای اعتراض، سکوت می کنند.

نمی دانم اصل مطلب را رساندم یا نه؟ اما تمام تلاشم این بوده که گوشه ای از مشکلات جامعه را دوباره یادآوری کنم.

میهن بلاگ= محل کسب و کار

خودم شخصا علاقه ی زیادی به تبلیغات دارم! در وبلاگهای تخصصی دیگرم این موضوع به خوبی مشهود است؛ حس می کنم که چهره ی زیبایی به وبلاگ می دهد. زمانی هم که در بلاگفا قلم می زدم به خاطر مسدود کردن کدهای تبلیغاتی از این وب جدا شدم و به بلاگ اسکای آمدم! حس می کردم که علیرضا شیرازی برای آنکه بتواند درآمد بلاگفا را برای خود حفظ کند، اقدام به اینکار کرده!درست یاغلطش را نمی دانم، اما این حسم بود!

یکی از وبلاگهای من در همین بلاگ اسکای، مشابه ای در میهن بلاگ دارد. یعنی همزمان با وبلاگ مد نظرم در بلاگ اسکای، همان مطلب در وبلاگ مشابه در میهن بلاگ به روز می شود. در هر دو وبلاگ تبلیغات مشابه وجود دارد که حتی یادم هست که برخی از همفکرانم به آن اعتراض کردند. چرا این همه تبلیغات؟!! اما علاقه شخصی است و حس زیبایی که تبلیغات به وبلاگ می دهد و کاری هم نمی شود کرد. اما تبلیغات در درجه دوم است و بیشتر از همه به فکر مطالب مناسب و مدنظرم می چرخم و ابتدا به ساکن آنها را انتخاب می کنم و برای اینکه درآمد از وبلاگ کسب کنم، ‌وبلاگهایم را به روز نمی کنم. اما متأسفانه افرادی در میهن بلاگ در حال وبلاگنویسی هستند که بیشتر از آنکه به وبلاگهایشان اهمیت بدهند، به تبلیغات و زیرگروه گیری هستند. جالب اینکه بیشتر این افراد پس از آنکه دریافتند که درآمد چندانی در کار وبلاگنویسی نیست، عطای بلاگنویسی را به لقایش می بخشند و می روند. این موضوع را می توان از صفحه وبلاگهای موضوعی دریافت که مثلا وبلاگ X پس از 500 پست که در عرض مثلا یک تا دو ماه در وبلاگ گذاشته است، بیش از چند ماه و گاهاً بیش از یکسال است که دیگر در وبلاگ مورد نظرش پست جدیدی ارایه نکرده است. اما همین افراد در زمان حضورشان هر دقیقه به وبلاگهای مختلف می روند و پیغام کسب درآمد و لینک زیرگروه می گذارند و تقاضا می کنند که از لینکی که معرفی می کنند به سایت مدنظر بروید و عضو شوید و شما هم به جمع تبلیغ کنندگان بپیوندید. شاید هر روز در میهن بلاگ چیزی در حدود 10 کامنت و پیغام به مدیر را که در رابطه به تبلیغات است، نخوانده پاک کنم. اما جدیداً همین عده از میهن بلاگ برای تبلیغات به بلاگ اسکای هم آمده اند و متأسفم از اینکه به وبلاگنویسی به دید شغل می نگرند. مثل اینکه وبلاگ نویسان هم مثل عامه مردم از یاد برده اند که وبلاگنویسی نه شغل است و نه تفریح!! بلکه مکانی است برای ترویج عقاید صحیح و ناب! برخی هم که برای درآمد بیشتر با -عرض پوزش- اقدام به راه اندازی وبلاگهای ضد ارزشی می کنند و عکسها و فیلم های نامناسب را در وبلاگشان به نمایش می گذارند. هر چند این نمایش عکسها و فیلم ها در بلاگ اسکای هم البته نه به قصد کسب درآمد که بلکه به قصد جذب بازدیدکننده بیشتر، راه افتاده است و متأسفانه هیچ مرجعی هم نسبت به این وبلاگها حساسیت نشان نمی دهد.

اما به فرض که تمام وبلاگ نویسان هم به کسب درآمد مشغول شوند، آیا به نظر شما کسی می ماند که بر روی تبلیغات کلیک کند؟ تقریبا 95% بازدیدکنندگان از سایتها، خودشان وبلاگ نویس هستند، اگر همه بر روی کسب درآمد تمرکز کنند، دیگر کسی نمی ماند که بر روی تبلیغات کلیک کند و دیگر کسی نیست که مطالب وبلاگها را بخواند! بهتر است اگر به فکر تبلیغات کلیکی هستیم، آن را به عنوان یک شغل ننگریم و برای درآمد به فکر شغل های سالم و حقیقی باشیم.

ایران فیلم به زبان عربی

شبکه ایران فیلم به زبان عربی از سوی صدا و سیمای جمهوری اسلامی بر روی ماهواره های بدر و نایل ست قرار گرفت. اقدامی پسندیده که برای معرفی فرهنگ اصیل ایرانی - شیعی می تواند بسیار مثمر ثمر باشد.

این اقدام هر چند در کشورهای عربی تأثیر بسزایی خواهد گذاشت، اما دو مورد به ذهن نویسنده خطور کرد که در این باره سعی خواهیم کرد به طور مختصر درباره آن بنویسیم.

اول اینکه با افتتاح این شبکه به یاد ضرب المثل «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است» افتادم.

ملت خوب ما از داشتن چنین شبکه ی مناسبی در داخل محروم هستند و ناچارا باید به شبکه های فارسی 1، GEM TV و pmc family پناه ببرند و آن وقت ما برای کشورهای عربی این شبکه را افتتاح می کنیم. درحالیکه شبکه الکوثر به خوبی برای آنان برنامه های مناسب خانواده ها پخش نموده است و به خوبی مخاطب را در این کشورها جذب کرده است.

از سویی حالا که این شبکه را افتتاح کردیم و انشاالله به خوبی فرهنگ اصیل ایرانی - شیعی را معرفی خواهیم نمود. اما چرا برای معرفی بهتر زبان فارسی، این سریالها را به زبان فارسی و زیرنویس عربی پخش نکنیم؟ چرا همه ی فیلم و سریالهای آن به زبان عربی دوبله شده است؟