همنوایی

همنوایی

وبلاگ شخصی رضا بلبل پور
همنوایی

همنوایی

وبلاگ شخصی رضا بلبل پور

کی نوبت ما می شود؟

هرساله آمریکا، شرکتها و اشخاص حقیقی و حقوقی ما را تحت تحریم قرار می دهد. هر چند که این تحریمها یک بازی سیاسی است و غالباً هم یک تحریم کاغذی است تا اجرایی!!
اکنون نوبت ماست! این ما هستیم که باید تحریمی را علیه آمریکا آغاز کنیم که بداند نباید با احساسات و اعصاب ایرانی بازی کند. مشکلات اقتصادی ما درون کشوری است و قابل حل! چه با اقتصاد آمریکا همراه باشد و چه بدون آن! بنابراین وقت آن است که دولت محترم جمهوری اسلامی، لایحه ای را تنظیم و آن را تقدیم مجلس کند که شرکتهای آمریکایی در حوزه نفت و  شرکتهایی که با اینگونه شرکتهای آمریکایی قرارداد نفتی امضا کرده اند را تحت تحریم قرار دهیم. بدین گونه می شود گفت که حداقل اگر هم این لایحه فقط بر روی کاغذ باشد، آمریکا متوجه می شود که هر کنشی از سوی آنها، واکنشی را از سوی ما در پی خواهد داشت.
هنوز هم ماجرای سه جاسوس آمریکایی را از یاد نبرده ایم که با نیت خیرخواهانه و بشردوستانه آنها را با وثیقه دولت عمان آزاد کردیم و در عوض شهرزاد میرقلی خانی شهروند ایرانی محبوس در زندانهای آمریکایی، همچنان بدون دلیل و بخاطر یک پرونده مختومه در بازداشت به سر می برد. این عدم واکنش و این دیپلماسی ضعیف، نشان از آن دارد که ما در برابر آمریکا کوتاه آمده ایم که برای هیچ ایرانی انقلابی که رژیم دیکتاتوری و دست نشانده پهلوی را سرنگون کرد و 8سال با جان و دل از این مملکت و مرزهایش دفاع نمود، تا آزادگی را در دست داشته باشد، قابل تحمل نیست.
اکنون در مسایل اقتصادی هم در برابر آمریکا کوتاه آمده ایم تا آمریکا و دولتمردانش را «پررو» تر از هر زمانی کنیم و آنان را گستاخ تر!
دولت محترم پاسخ دهد که چه زمانی پاسخ این همه گستاخی را خواهد داد؟
وقتی که آژانس انرژی اتمی، بدون دلیل تمام برنامه های صلح آمیز هسته ای ما را زیر سؤال می برد، وقتی چهره ها و شرکتها و بانکهای ما تحت تحریم کاغذی آمریکا قرار می گیرد و شهروند ایرانی بی دلیل در زندانهای آمریکایی به سر می برد و تهمت ترور سفیر بی ارزش عربستانی بر پیشانی سپاه پاسداران زده می شود و غرور ما لکه دار می شود، چقدر دیگر باید تحمل کنیم تا دولت و دولتمردان ما پاسخگوی این گستاخی ها باشند؟ مگر نه این بود که 24میلیون ایرانی، دکتر احمدی نژاد را انتخاب کردند، به دلیل آنکه همراه فقرا و ضعفا و سینه سپرکرده در برابر متجاوزان و گستاخان بوده است؟
بنابراین انتظار می رود که دولت فخیمه جمهوری اسلامی، به پشتیبانی این ملت آزاده و سرافراز، در برابر یاوه گویی های آمریکا قدعلم کند و همانگونه که آمریکا، غرور ایرانی را نشانی رفته، ما هم غرور دولتمردان و شهروندان آمریکایی را نشانه برویم.

حمله آمریکا، از حقیقت تا دروغ!!

حدود بیست سال است هر روز می شنویم که آمریکا این هفته، این ماه، این سال به ایران حمله خواهد کرد!! پس از بیست سال، ‌عده آماده دفاع هستند و عده ای خودفروخته و وطن فروخته،‌ منتظر حمله!!!

به راستی آیا شما هم باور دارید که آمریکا حمله خواهد کرد؟! من هم مثل بسیاری از خوانندگان این مطلب باور به حمله آمریکا ندارم. دلایل زیادی هم می تواند داشته باشد که می توانیم به برخی از آنها اشاره کنیم:

1- قدرت ایران: این کشور و این حکومت دیگر آن حکومت و کشور سال 59 نیست! آن سالها که ابتدای انقلاب بود و تمام دنیا فکر می کردند که ایران بین یک هفته تا یک ماه سقوط می کند،‌ نکرد! چه برسد به الان که در سالهای آرامش و سکوت، خود را قویتر نموده است و حتی تحریم نیز نتوانسته تأثیری بر این روند بگذارد!

2- موقعیت ژئوپلتیک: ایران در جایی قرار گرفته که از منظر سیاسی، حتی احتمال هرگونه جنگ هم باعث تأثیر منفی بر اقتصاد جهان، تا سالهای طولانی می شود. با اوضاعی که در اروپا و آمریکا وجود دارد و از نظر اقتصادی هم در وضعیت مناسبی نیستند، احتمال جنگ در حد صفر است! چرا که با توجه به وضعیت معیشتی مردمِ این دو قطب بزرگ اقتصادی، جز گرانی و بدبختی بیشتر مردم و نیز شورش بیشتر در این کشورها، چیزی به یادگار نخواهد ماند.

3- درآمدهای پنهان آمریکا از نام جمهوری اسلامی: این یکی دیگر از شاهکارهای اقتصادی آمریکاست! شاید به یاد داشته باشید که مقام معظم رهبری، از پروژه ای یاد کردند که آمریکا و همدستانش در حال اجرا آن است: «ایران هراسی»!! این دقیقاً همان چیزی است که آمریکا از آن درآمدزایی میکند!

برای روشن تر شدن موضوع، شما را به تاریخ معاصر دنیا بر می گردانیم:

ایالات متحده در سالهای وجود اتحاد جماهیر شوروی سابق، توانسته بود دنیا را به دو بلوک شرق و غرب تقسیم کند. در این تقسیم بندی هم توانسته بود که با ایجاد رعب و وحشت بخاطر نفوذ کمونیست در میان بلوک غرب که از نوچه های خود ایالات متحده بودند، میلیاردها دلار تسلیحات نظامی بفروشد. شاید آن زمان آمریکا فکر می کرد که با نابودی و از هم فروپاشی شوروی،‌ همزمان با فروش تسلیحات، می تواند دو امتیاز جدید دیگر هم به دست آورد! اول آنکه به تنهایی ابرقدرت دنیا خواهد شد و دوم آنکه بازار جدیدی به دست خواهد آورد که تا آن زمان، جزیی از بلوک شرق بود! بنابراین قویاً تلاش برای فروپاشی شوروی را آغاز کرد تا اینکه این کشور به چیزی حدود 20کشور در سال 1990 تقسیم شد! اما برخلاف انتظارها، همه چیز برعکس شد! چرا که جز نام ابرقدرت جهان که اکنون بدون رقیب بود، چیزی عاید این کشور نشد و حتی بازار فروش تسلیحاتی که قبلاً در بلوک غرب داشت را نیز از دست داد! چرا که دیگر اتحاد جماهیر شوروی ای هم وجود نداشت که بلوک غرب از حمله و نفوذ آن واهمه داشته باشد تا نیازی به خرید سلاح پیدا کنند. کشورهای بلوک شرق هم از نظر اقتصادی، آنقدر ضعیف بودند که قدرت خرید اجناس آمریکایی، بخصوص پس از هزینه حمل بار را در فواصل این انقلابها و اعلام استقلالها نداشته باشند. پس آنچه که برای آمریکا ماند یک نام تشریفاتی بود بنام ابرقدرت جهان!!! که به هیچ کار آمریکا نمی آمد!

بنابراین نقشه حمله به افغانستان و عراق را کشید تا خود و همپیمانانش، خریدار همان تسلیحاتی باشند که روی دست ایالات متحده باد کرده بود. اما این مسئله هم چیزی جز هزینه های زاید برای آمریکا و همپیمانانش که در این جنگ شرکت کرده بودند، نداشت. حتی اوضاع را بدتر هم کرد. چرا که هزینه ی این جنگ بر گردن مالیات دهندگانی افتاد که هزینه می کردند برای زندگی بهتر، اما چون جنگ هزینه های بالایی داشت، باعث شد که ضمن اینکه مالیاتها به باد رفته و فقط در جیب عده ای که تولیدکننده سلاح در این کشور بودند ریخته شود، وضعیت معیشتی این مردم را هم نابود کنند.

اکنون مدتهاست که نام ایران جسته و گریخته بر سر زبان آمریکا و سگ درباریش یعنی اسرائیل است! این درست که اسرائیل منتظر چراغ سبز آمریکاست که به ایران حمله کند، چرا که چراغ سبز آمریکا یعنی حمایت همه جانبه ایالات متحده از آنها و احتمال اینکه آنها نابود شوند، کمتر خواهد بود. هر چند نابود نشدن رژیم اشغالگر قدس پس از حمله به ایران یک رویای بچه گانه است که اسرائیل دارد، اما آمریکا هم هیچگاه چراغ سبز نشان نخواهد داد. چرا که اکنون پروژه ایران هراسی باعث درآمد زایی برای این کشور شده است. جمهوری اسلامی ایران اکنون همان نقشی را برای آمریکا بازی می کند که سال90 میلادی به قبل، اتحاد جماهیر شوروی بازی می کرد. با ایجاد رعب و وحشت، بخصوص در کشورهای عربی حوزه خلیج همیشگی فارس، میلیاردها دلار تسلیحات نظامی به این کشورها فروخته است. و قاعدتاً چون این کشورها، استفاده از برخی از این سلاحها را آموزش ندیده اند، باید مستشاران آمریکایی را هم استخدام کنند.

همانطور که عرض کردیم ایران در یک منطقه استراتژیکی و مهم قرار دارد. 90% نفت جهان از این منطقه صادر می شود. و کشورهای حوزه خلیج همیشگی فارس، با درآمدهای انبوه نفتی، مشتری بسیار خوبی برای آمریکا هستند. ایالات متحده، از این طریق توانسته است که اندک بازار بزرگ خود را حفظ نماید. حال شما فرض کنید که آمریکا به ایران حمله کرد و به فرض محال هم پیروز شود؛ ببینید که چه اتفاقی خواهد افتاد:

الف- قیمت نفت تا بیش از 150دلار در هر بشکه افزایش خواهد یافت و این یعنی اینکه از بنزین گرفته تا محصولات پتروشیمی، همه به طور ناگهانی افزایش پیدا خواهد کرد. بسیاری از خودروها بخاطر چنین اتفاقی، خانه نشین خواهند شد و فروش محصولات خودروسازی با افت شدید روبرو می شود. صنعتی که برخی از کشورها همچون آلمان، ژاپن و کره جنوبی، بازار بسیار بزرگی را از آن را در اختیار دارند. همین جاست که پس از اعلام حمله به ایران در هفته های آینده!!!! از سوی رژیم صهیونیستی، آلمان به عنوان اولین کشور، اعلام کرد که از این جنگ حمایت نخواهد کرد. باقی محصولات را هم خودتان حدس بزنید.

ب- کشورهای حوزه درگیر جنگ می شوند. طبق اعلام مسئولان ایرانی، هر کشوری که پایگاه در اختیار دشمنان ایران قرار دهد تا از آن کشور به ایران حمله صورت گیرد، به منزله ی ورود کشوری که پایگاه در اختیار آمریکا قرار داده به جنگ با ایران است و این یعنی حمله ایران به آن کشور کوچک!!! شما نگاه کنید که در حوزه خلیج فارس چه خبر است؟ امارات، قطر، بحرین، عمان و کویت کشورهایی هستند که با اولین موشک، چیزی جز یک بیابان از آنها باقی نخواهد ماند. این بدان معناست که کشور وارد شده به جنگ با ایران، دیگر اقتصادی نخواهد داشت و احتمال اینکه تا 50 سال دیگر هم نتوانند سرپا شوند،‌ بسیار است.

ج-جنگ مسلماً در ایران باقی نخواهد ماند، موشکهای ایران، اروپا را هم در تیررس خود خواهد داشت. تقریباً‌ در تمام دنیا، جنگ رخ خواهد داد. چرا که نیروی دریایی ما نزدیک آبهای ساحلی آمریکا رفته است. حماس و حزب الله از نزدیکی مرزهای اسرائیل و سوریه در گوشه ای دیگر به اسرائیل حمله خواهند کرد و درگیری به آن سوی مرزها هم کشیده خواهد شد.

به اینها اضافه کنید که مفتی های مصری، اعلام فتوای جهاد را از هم اکنون داده اند؛ که اگر به ایران حمله ای صورت گیرد، مسلمانان موظف به جهاد در برابر آمریکا و اسرائیل هستند.(لینک خبر1، لینک خبر2) و تصور کنید که چه خرابی برای تمام دنیا به وجود خواهد آمد.

اینها همه در صورت پیروزی محال آمریکا بر ایران است که تمام دنیا را به هرج و مرج خواهد کشید. شکست آمریکا که مفتضحانه خواهد بود و باعث می شود که علاوه بر تمامی ضررهای اقتصادی، حتی ابهت آمریکا هم فرو ریزد. چیزی که امروز به آن تکیه کرده و زورگویی های خود را بر پایه آن تنظیم نموده است.

به یاد داشته باشید که همین چندی پیش، آمریکا خواستار یک خط تلفن اظطراری میان این کشور با ایران شده بود که جمهوری اسلامی ایران این پیشنهاد را رد کرد. لینک این خبر در دو سایت معرفی می شود: خبر آنلاین، فردا نیوز
تمام اینها نشان از آن دارد که آمریکا بهتر از من و شما می داند که حمله به ایران چه عواقبی را برایش خواهد داشت.
در ادامه مطلب، جدولی ارایه شده از سایت آتی نیوز است که تهدیدات توخالی به ایران را از 18سال پیش تاکنون بیان کرده است:
ادامه مطلب ...

گلی به جمال نیروی انتظامی

بلاخره یکی پیدا شد و یک فکر نیمه اساسی کرد!!! ( جایزه پلیس اصفهان برای تحویل دادن ماهواره!)


درست است که این خبر، یک فکر اساسی نیست! منتها تفاوت زیادی با کارهای سابق دارد که می تواند بسیاری را وادار کند که با خواسته ی قلبی دست به تحویل دستگاههای ماهواره دهند!


مدتها بود که می گفتیم که برخوردهای آنچنانی جواب مناسبی را نخواهد داد! اما گوشی نبود که بدهکار این حرفها باشد. ورود چند شبکه جدید دیجیتالی، از جمله iFilm، شبکه بازار، شبکه شما، و پخش آزمایشی شبکه نمایش، خود باعث می شد که خانواده ها با داشتن شبکه های مناسب خانوادگی، به سوی صدا و سیما گرایش پیدا کنند. اکنون با این حرکت در خور توجه نیروی انتظامی، می توان امیدوار بود که کم کم زمینه آموزشهای مقدماتی برای برچیدن ماهواره ها وجود داشته باشد.


در خصوص شبکه های جدید نیز  در پستهای بعدی سخن خواهیم گفت.