همنوایی

همنوایی

وبلاگ شخصی رضا بلبل پور
همنوایی

همنوایی

وبلاگ شخصی رضا بلبل پور

بوی احمدی نژاد می آید؟!!

از الان حدود 13ماه تا انتخاب رئیس دولت سیزدهم باقیمانده است؛ دوره دومی که دکتر حسن روحانی اجازه شرکت در انتخابات خواهد داشت!

و در حالیکه هنوز رقبای خاصی برای دکتر روحانی در انتخابات بعدی معرفی نشده اند، بسیاری از بازگشت قریب الوقوع دکتر محمود احمدی نژاد سخن می گویند!

هواداران و طرفداران دکتر احمدی نژاد با شعار «خشکسالی شده، ای بارش باران برگردد» اقدام به تبلیغات گسترده نمودند و خبرها هم حاکیست که محمود احمدی نژاد با شعار «یارانه ی هر ایرانی 250هزار تومان» پا به عرصه انتخابات خواهد گذاشت.

اما در فضای مجازی همه چیز علیه دکتر احمدی نژاد است؛ اکثریت به واقع در مقام ضدیت با دکتر احمدی نژاد هستند و برخلاف وی، فضای مجازی به نفع دکتر حسن روحانی است!

اما در فضای واقعیت، همه چیز فرق می کند! یک سفربه آمل و استقبال 5هزار نفری نشان داد که فضای مجازی نمی تواند همه ی واقعیت جامعه باشد! اینجا بود که حامیان دولت به تکاپو افتادند و برخی این سفر را بی اهمیت دانسته اند و برخی هم به توهین و تهمت و جاسوس بودن و ... روی آورده اند!

فارغ از کارنامه دکتر احمدی نژاد، باید باور کنیم که وی حامیان زیادی دارد که باعث شده این همه تلاش برای تخریب وی صورت بگیرد!

حالا که کار به اینجا کشید، باید نگاهی به کارنامه وی بیاندازیم تا بتوانیم تحلیلی درست از مقدار شانس و اقدامات دولت کنونی داشته باشیم.

دکتر احمدی نژاد چند اشتباه بزرگ در کارنامه ی خود داشت؛ از جمله بکارگیری افرادی چون اسفندیار رحیم مشائی، محمدرضا رحیمی .

بی محابا حمله کردن به دشمنان داخلی و خارجی فارغ از سیاست بازی هم جزیی از این ایرادات بود که در برخی موارد هم هزینه هایی برای دولت، کشور وشخص خودش داشت.

اما بدترین مورد آن ماجرای 11 روز خانه نشینی وی بود که با اصرار اطرافیان به قهر و به زعم خودش بیماری و خستگی ناشی از کار بود؛ و این از آن جهت بد بود که هیچگاه نتوانست ثابت کند که این 11 روز خانه نشینی قهر بوده یا نه؟

نکات مثبت فراوانی هم در کارنامه وی بود که از آن جمله شجاعت در اجرای هدفمندسازی یارانه ها بود؛ هر چند در اجرا، نقایص زیادی دیده شد و البته عدم همراهی مردم هم مزید بر علت شد که نتواند بخوبی این برنامه را اجرا کند.

آغاز و تکمیل پروژه های فراوان عمرانی از مهمترین کارهای دولت وی بود که غالباً با انجام سفرهای استانی که در دولت دکتر حسن روحانی کمتر دیده شد.

اجرای طرح پل خلیج فارس که طرح آن از سال 1352 و در زمان محمدرضا پهلوی مطرح بود، که به دلایل انقلاب، جنگ تحمیلی و سپس بی مبالاتی دولت های آقایان رفسنجانی و خاتمی به تأخیر افتاده بود، از مهمترین نکات مثبت پرونده دکتر احمدی نژاد بود؛ خصوصاً اینکه با اجرای این طرح و تکمیل آن، سالانه حدود 8 میلیارد دلار از درآمد امارات متحده عربی کاسته و کمی بیشتر عاید ایران خواهد کرد.

بیشتر کارهایی که وی انجام داد، به نفع روستاییان و جامعه شهرهای کوچک بود، که همین مسئله باعث شد حامیان اصلی وی از قشر ضعیف جامعه لقب بگیرند که اکثریت جامعه ایرانی را هم تشکیل می دهند.

اکنون وی با شعار «یارانه ی هر ایرانی 250هزار تومان» پا به عرصه ی انتخابات گذاشته است که در اصل همان اجرای مرحله دوم هدفمندسازی یارانه هاست! و همه می دانیم که در مرحله دوم یارانه ها، قیمت حامل های انرژیافزایش نخواهد یافت.
در نقطه مقابل اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است!!

متأسفانه در این 3 سال کمترین تحرک اقتصادی را داشتیم! با آنکه دکتر حسن روحانی با وعده برطرف کردن مشکلات مردم در 100 روز پا به عرصه انتخابات گذاشت، بعدها این 100 روز تبدیل به وعده ی سرانجام برجام شد که باز هم بعد از توافق برجام که سر و صدای زیای برپا کرد، اتفاق خاصی در اقتصاد نیافتاد.

از آن سو، هر روز ترس و واهمه برای مردم ایجاد می شد که قرار است یارانه ها قطع گردد؛ در حالیکه قرارهم نیست قیمت اجناس و حامل های انرژی کاهش یابد؛ در اصل قیمت حامل های انرژی از مردم دریافت گردد و هیچ پولی به آنها پرداخت نشود!

افزایش پلکانی قیمت بنزین هم این اواخر موجب نارضایتی عده ای شد. چرا که برخی با داشتن خودرو های شخصی اقدام به حمل بار و همچنین مسافرکشی می کردند که اکنون باید هزینه ی بیشتری را پرداخت کنند.

اعلام آمادگی احمدی نژاد برای دوره بعدی ریاست جمهوری باعث شده است که برخی از اقدامات دولت انجام نشود. بعنوان مثال در حالیکه مجلس حذف یارانه 24 میلیون نفر را تصویب کرده است، دولت آن رابطور رسمی نپذیرفته است؛ هر چند در عمل یارانه ی عده ای را قطع کرد.

اکنون باید منتظر ماند و دید که در این یکسال باقیمانده دولت دکتر حسن روحانی برای بقای 4سال دوم چه خواهد کرد! آیا توان مقابله با اقدامات تحریک آمیز دکتر احمدی نژاد را دارد یا اینکه قافیه را به دکتر احمدی نژاد خواهد باخت!

باید منتظر ماند و دید!

دورهمی و مهران مدیری

مهران مدیری را بخاطر همین صراحت بیانش دوست دارم!

تمام برنامه هایش پر از متلک های سیاسی واجتماعی است!

اما برنامه ی «دورهمی» شنبه 8 فروردین 9 مهران مدیری، چیز دیگری بود! تنها سه خط آخر این برنامه به کل برنامه های تلویزیون و ماهواره می ارزید!

آنجایی که بامتلک سیاسی به همه سیاسیون، خصوصاً دولت ها - در تمام ادوار- می گوید: هیچ کاری قبلی ها نکردند، همه را ما انجام دادیم! منحنی قبلی در جوب بود و مال ما نوک دماوند! و اینطوری قبلی ها کاری نکردند، و برعکس حاضرین، اون طرفی ها هم با 60تا رسانه و سایت، به کارهای دولت حمله می کنند که اینها کاری نکردند، شش تون خوب شد؟ بنابراین همیشه نه قبلی ها کاری کردند و نه بعدی ها کاری می کنند!

مدتهاست که این درد بر جامعه جریان دارد که نه فقط در دولت، بلکه همه مردم، در همه ادارات و سازمانها و حتی محلات و ... برای بزرگی خودشان قبلی ها را مورد هجوم قرار می دهند!

نه فقط دولتها، بلکه عموم کسانی که تمام مشکلات را در محدوده ی خود به قبلی ها مرتبط می دانند، فقط به یک دلیل ناچازند به این موضوع دست یازند! و آن هم بی عرضگی، بی برنامگی و ناتوانی در اداره امور است! زیرا چنانکه بتوانند همه چیز را به خط ثابت و استوار برگردانند و باعث و بانی پیشرفت شوند، نیازی به تبلیغات و له کردن گذشته ندارند!

آزادی بیان

بارها شده است که عده ای گفته اند که آزادی بیان در این مملکت نیست! بماند که معلوم نیست این همه توهین و دهان جر دادن نسبت به دیگران از کجا آمده است!

از سران مملکتی گرفته تا بازیگر و خوانننده و ورزشکار، همگی مورد لطف و عنایت مردم بدون آزادی بیان قرار گرفته است؛ تا جاییکه بخاطر قرعه کشی مسابقات جام جهانی گذشته، مجری بخت برگشته ی تلویزیون خارجی  تا لیونل مسی بیچاره را هم از این عنایت ها بی بهره نگذاشتیم! کار به جایی کشید که چندی پیش ی مدل اینستاگرامی هم صدایش در آمد!

اما این دو روزه حملات و توهین ها به حسام نواب صفوی آنقدر زیاد شد که این بازیگر توهین کنندگان را تهدید به شکایت در دادگاه کرد!

این رسم زمانه ما ایرانیان شده که هر جا کسی را یافتیم که عقایدش برخلاف او بود، وی را متحجر، چاپلوس (کلمه بی ادبی را خجالت کشیدم بنویسم)، عوضی، نان به نرخ روز خور و .... بنامیم! بدون آنکه  کمی تفکر کنیم که شاید برخی عقایدشان جدا از هر چیزی  واقعاً اینگونه است!

آن وقت مدعی نبود آزادی بیان هستیم؛ حال آنکه چگونگی استفاده از بیان را بلد نیستیم.

با این اوصاف که جرأت شنیدن و دیدن مخالف را نداریم، می خواهیم آزادی بیشتری را داشته باشیم تا جامعه را بیشتر دچار بحران کنیم!

آیا براستی در جامعه ای که هر چند درصدش مهم نیست، به دنبال جمهوری غیر اسلامی است تا همه احزاب و جناح ها و گروهها بدون مرجعیت شورای نگهبان در آن شرکت کنند، همین جامعه است؟! این افراد نشان دادند که حرفهایشان تو خالی و پوچ است! مشتی حرف که ارزش شنیدن هم برای آن نیست!


شما را بخدا دیگر از آزادی بیان حرف نزنید! حالم از دروغ شما بهم خورد!

منتظر کامنت های پر از مهرتان هستم که خانواده و ایل و تبار را مورد لطف قرار می دهید و آزادی بیان مرا مورد احترام!!