همنوایی

وبلاگ شخصی رضا بلبل پور

همنوایی

وبلاگ شخصی رضا بلبل پور

سفر به مشهد3

چند روزی مهمان آقا بودم! هر روز عصر به زیارت می رفتیم و در بازگشت، مادرم از بازار خرید می کرد!
قیمت لباس نسبت به شهر خودم رشت، بسیار ارزان تر بود! مغازه ها، بیشتر لباس فروشی بود! اما در میان آنها، نقره جات و سوغاتی های خوراکی مشهد اعم از زعفران و نخود و .... در کنار بستنی فروشی ها و ساندویچی ها به چشم می آمد! هتلها هم در میان آنها خودنمایی می کرد! عده ای از مردم مسافر دربستی برای مناطق توریستی می بردند و عده ای هم به دنبال پر کردن مسافرخانه ها بودند!
شهری خلوت نشان می داد! خطوط «B.R.T» از حرم به سمت ترمینال فعال بودند! گاهی هم از زیر گذر حرم می دیدم که اتوبوسهای با مسافر به سمت خیابان امام رضا(ع) می آیند! مشخص بود که در خیابان های دیگر هم خطوط B.R.T برقرار است!
می گفتند که خط یک مترو هم راه اندازی شده است!
خیابان های مشهد غالباً سه باند حرکتی داشت!
آنگونه که نشان می داد مردم مشهد هم فرهنگ استفاده از وسائل نقلیه را داشتند! هر کسی با خود خودرو به خیابان نمی آورد!
تمام اینها دست به دست هم داده بود تا شهر با جمعیتی بالغ بر 4 میلیون نفر، خیابانهایی خلوت داشته باشد! و به طبع آن، شهری باهوای پاک!
اما چیزی که بیشتر از همه به چشم می آمد، ساخت و ساز ساختمانی بود! در چند گوشه از خیابانها، هتلهای در حال ساخت دیده می شد!
مدیر سوئیت مان می گفت: «قیمت زمین و خانه در اطراف حرم خیلی بالاست!» با قیمتهایی که می گفت، چیزی شبیه بالای شهرهای مختلف که اعیان نشین هستند؛ منتها با این تفاوت که اینجا اعیان نشین نیست! فقط بخاطر اینکه نزدیک حرم است و توریست زایر می آید، خانه ها مناسب برای کرایه دادن است و این باعث درآمدزایی بالا برای صاحبان این خانه ها شده بود و همین موضوع بر قیمت خانه و زمین تأثیر گذار بود! چیزی که در استان گیلان، فقط در انزلی و چند شهر ساحلی می توان مشاهده کرد!
امنیت و آسایش زائران، باعث شده بود که اعراب شیعه زیادی برای زیارت به مشهد بیایند!
پنج شنبه به زیارت خواجه اباصلت یار وفادار علی بن موسی الرضا(ع) و خواجه مراد رفتیم! آنجا، هم زیبایی های خاص خود را داشت و هم اعراب زیادی دیده شدند.  
ادامه مطلب ...