همنوایی

وبلاگ شخصی رضا بلبل پور

همنوایی

وبلاگ شخصی رضا بلبل پور

سفر به مشهد2

تابلوی راه نشان می داد که 5 کیلومتر مانده تا بهشت!

نگاهت می چرخد تا شهر را ببینی! مشهد الرضا(ع)؛ بهشتی که انتظارش را می کشی!

تابلوها را دنبال می کنم. ذکریا، دوستم در مشهد ساکن است! اوست که سوئیت را برایم رزرو کرده و با چند ساعت تأخیر باید خودم را به سوئیت برسانم.

تابلوهایی که «حرم مطهر» بر آنها نقش بسته را دنبال می کنم.

اولین اتفاق در بین تابلوها، چشم نواز است! تابلویی خیابان «آیت الله بهجت» را نشان می دهد!! در اندیشه ام که چرا هنوز شهر رشت که مرکز استان زادگاه حضرت آیت الله بهجت است، یک خیابان بنام این مرجع فقید و بزرگوار ندارد؟! با خود فکر می کردم که به هر حال مشهد یک شهر مذهبی است، پس لزوماً از نام آیت الله بهجت استفاده کرده، پس نباید زیاد به مسئولین شهر رشت، خرده گرفت! در هیاهوی همین تفکرات بودم که چشمم به تابلوی دیگری افتاد! خیابان «میرزا کوچک خان»! نه دیگر! تحملم تمام شد! هنوز شهر رشت، خیابانی بنام میرزای جنگل ندارد! تنها خیابانی در شهر رشت بنام لقب میرزا نامگذاری شده است! خیابان «سردار جنگل» که آن هم در میان مردم رشت، بنام «سام» مشهور است! دقیقتر که فکر کردم، دیدم از مشاهیر گیلانی، فقط دکتر حشمت صاحب چهارراهی و میدانی است! سال گذشته هم، با حضور پرفسور سمیعی، خیابانی را در رشت بنام او نامگذاری کردند! دیگر خیابانی به ذهنم نرسید که بنام مشاهیر گیلانی از جمله پرفسور رضا، دکتر معین و ... باشد!

واقعاً جای تأسف بود که هموطنانمان در مشهد، برای مشاهیر گیلانی، ارزش بیشتری قائل شده اند!!

دیگر بی توجه به این مسائل بودم و به سمت خیابان امام رضا(ع) که در میان مردم مشهد معروف به خیابان تهران بود راه افتادم. هر چند زیبایی های شهر و خلوتی خیابانها به رغم آنکه شهری 4میلیون نفری است، چشمها را نوازش می کرد!

ناگهان چشمم به گنبد طلایی و زیبایی خورد که درخشش آن بیشتر از خورشید بود! انگار خورشید در برابر او زانو زده است! مردم را نگاه می کنی که از هر سو به سمت این گنبد زیبا، تعظیم می کنند و سلام می دهند؛ و چه زیباست این صحنه های دیدنی...

دوستم ذکریای عزیز، سوئیت را در خیابان امام رضا(ع) رزرو کرده بود. تصوری که نسبت به سوئیت داشتم خیلی کمتر از آن بود که دیدم. به ساختمان رسیدم، فکر می کردم که همانطوری که تصور می کردم هست، دیوارهای بیرونی با گچ نمناک سفید کاری شده بود؛ با این وضع چه تصوری باقی می ماند؟! اما وقتی وارد شدم، یک لحظه فکر کردم وارد اتاق هتل 3ستاره شده ام!!!

 

ادامه مطلب ...