هر ماه سعی می کنم که وبلاگ شخصیم را به روز کنم. منتها، یا موضوع جالبی به ذهنم نمی رسد و یا اینکه وقت زیادی نمی کنم. سایت «پخش ایران» هم دست و بالمان را بسته است! به فکر تغییرات بهتر برای خدمت رسانی بهتر و بیشتر هستیم. نوشتن هم که کار سختی است، هر چیزی را نمی توانید بنویسید و یا اینکه وقتی می خواهید بنویسید، باید بدانید که باید با مخاطب ارتباط درستی برقرار کنید.
در این میان هم که شده ایم چوب دو سر نجس!!! برای برخی از دوستان اصولگرا که منافقیم!!! و آقایان اصلاح طلب و ضد انقلاب هم که ما را استغفرالله سگ بسیجی می دانند!!!! (اصطلاح خر درآوردی خودشان است!!!)
بگذریم! آنچه مهم است این است که باید برای آینده مملکت تلاش نمود. آینده ای را ساخت تا بتوان از آن برای فرزندان و نسل بعد، بهره لازم را برد.
باز هم موضوع ماهواره پیش آمده است، اما اینبار جدی تر و خطرناکتر!!!
چقدر فریاد زدیم که آقایان، به جای قانونهای من درآوردی و جمع آوری ماهواره، فکری اساسی بکنید! این همه نیرو و امکانات و هزینه برای جمع آوری، یعنی حیف و میل کردن بیت المال! اما گوش ندادند که ندادند!!!!
عده ای داد زدند که «وا اسلاما» با وجود ماهواره ها، اسلام و دین و مذهب و خانواده ها در خطر هستند!!! هیچ کس نگفت که برای آنکه خانواده ها را از ماهواره ها دور کنیم، بهترین راه حل آن است که آموزش صحیح داده شود، از پایه کار شود و چنانچه جواب نداد، از طریقه حمله استفاده شود، اما نه حمله به خانه های مردم!
همه شما با فوتبال آشنا هستید؛ می دانید زمانی که تیمتان از حریف جلوست، بهترین دفاع برای برنده شدن، حمله به دروازه حریف است! نباید تیم را به عقب کشید! اما این حمله هم نباید سراسیمه و بی محابا باشد!
دقیقاً جامعه اسلامی ما همین طور بود. زمانی که ما موفق شدیم با رهبری «پیرجماران» انقلابی را به ثمر بنشانیم که بوی عقیدتی اسلامی به خود گرفته بود، یک بر صفر از حریف پیش افتادیم. حریفی که نه یک تیم که هزاران تیم در شکل یک تیم بود. با بهترین امکانات آماده شده بود.
جنگ تحمیلی با حضور دلاوران ایرانی دومین گلی بود که به حریف زدیم؛ دو گل در ابتدای بازی، آن هم به فاصله ی نه چندان زیاد! حریف شروع کرد به تغییر تاکتیک! بهترین مربیان را آورد و بهترین تاکتیک ها را چید و آرام آرام سوار بر بازی شد؛ هر چند هنوز گلی دریافت نکرده ایم، اما تیر دروازه مان چندین بار به لرزه افتاده! چرا که رفته رفته، مغرور شدیم، به جای آنکه راه حل منطقی بیابیم، سر در لاک دفاعی فرو بردیم و خودزنی می کنیم. اگر هم تا حالا چند بار تیر دروازه مان لرزیده، نه بخاطر قدرت حریف که به خاطر اشتباهات خودمان بوده است. چیزی نمانده بود که گل به خودی (اتوگل) بزنیم!!! حریف به تیر دروازه ما نکوبیده، که از درون این جامعه کوبیدند! قوانین اشتباه، تفاسیر اشتباه، برنامه های اشتباه و ... همه با هم دست در دست هم داد تا اشتباهاتمان زیاد شود! و این موضوعی خطرناک است! کارهایی که بدون کار کارشناسی انجام گرفت و هر از چندگاهی هم حرفهای دشمن را جدی نگرفتیم و آنها را بلوف دانستیم.
ماهواره هم یکی از همان وسایلی بود که برای تغییر تاکتیک علیه ما استفاده می شده و می شود. جایی که می توانستیم «چالش را تبدیل به فرصت کنیم» اشتباه کردیم و عقب نشینی کردیم! چرایش را هیچ کس به درستی نمی داند، فقط همین قدر می دانیم که ماهواره برای خانواده ها خطرناک است!
جمع کردن «دیش و ال ام بی» هم شده کار روزانه نیروی انتظامی! به جای آنکه بیایند و ... بماند!!!
اما این جمع کردن ماهواره ها طولی نخواهد کشید و ما را ناچار به دفاعی جانانه به شیوه ای دیگر خواهد کرد. به دو دلیل:
الف- تا کی می خواهیم ماهواره جمع کنیم؟ طرف را امروز می گیرند و فردا دوباره دستگاهی نو با کارآیی بیشتر می خرد! آنچه را هم که قبلاً با ریسیور قدیمی نداشته، اکنون با مدل جدیدش به دست آورده و آن هم از سر لطف جمع آوری دیشهای ماهواره بوده است! متأسفانه فعلا که برای عده داشتن ریسیور از نان شب هم واجب تر است!!!!
ب- اما روی صحبتم در مورد مطلبی است که بالاخره عملی شد!!! سالها پیش زمانی که صحبت از ماهواره های پشت پنجره ای می شد، همه می گفتند که یک نوع شوخی است که برای ترساندن ما استفاده می شود! اما امروز دیگر اینگونه نیست! اگر باور ندارید از اینجا مطالعه کنید تا با حقیقت آشنا شوید. در وبگردیم به این موضوع برخورد کردم. دیدم بسیار جالب است! دیگر با 150 تا 180هزار تومان در خانه ماهواره داشته باشید و هیچ کس هم متوجه نشود!!! پشت پنجره می خورد و بس! برای خودرو هم ماهواره آمده! با 250 تا 350 هزار تومان! باز هم بدوید و به جای آنکه ریشه ای با مسئله برخورد کنیم و پایه ای آموزش بدهیم، دیش ها را از روی سقف خانه ها جمع آوری کنیم.
حالا برادران همرزم! آیا باز هم برخی از شما اعتقاد دارید که حقیر منافقم؟! یا آنکه شما چشمتان را بر روی حقیقت بسته اید؟ و حقیر سراپا تقصیر نگاهی به آینده می کردم و با واقعیت سر و کله می زدم؟
بشتابید که فردا دیر است! هشدار می دهم!!! زمانی فرا خواهد رسید که ماهواره در ایران آزاد شده و قانون آن هم ملغی! و ما هنوز «اندر خم یک کوچه ایم»!!! راهی نیست! پیشرفت تکنولوژی ما را به سوی لغو قانون ممنوعیت ماهواره خواهد برد! برای آموزش چه کرده ایم؟!