در این میان، متأسفانه مسئولان ذیربط، به جای آنکه به فکر چاره ای اساسی باشند، به فکر تسکین دادن دردهای مقطعی به یغما رفتن تاریخ ایران هستند!!!
هنوز دعوای ایرانیان و عربها بر سر خلیج همیشه فارس به پایان نرسیده و خاطره به یغما رفتن اصلیت دانشمند بزرگ ایرانی، ابوعلی سینا توسط قطریها هم هنوز در یادها باقی است؛ هنوز مردم به یاد دارند که چگونه تاریخ ما را در فیلم «300» به تحریف کشاندند و اکنون نیز نوبت به کره جنوبی رسیده است که تاریخ ما را بنام خود به ثبت برساند، البته با چاشنی درامهای کره ای!!!
قدیمیترها به یاد دارند که همین 10- 15 سال پیش بود که شبکه یک سیما، کارتون هایی را از تلویزیون پخش می کرد که هرچند همه خارجی بودند، اما تمام ماجراها از کتب معتبر ایرانی قدیم همچون کلیله و دمنه بیرون آمده بودند و هنوز از یاد نبرده اند که ماجرای تام و جری از کتاب «موش و گربه» ی عبید زاکانی گرفته شده و همان زمان بود که مسئولان وقت وعده دادند که در آینده ای نزدیک کودکان و نوجوانان ایرانی می توانند کارتون هایی را ببینند که تولید داخل است، اما در کمال تأسف پس از گذشت بیش از 15 سال هنوز آنچنان که باید کارتون های ایرانی که قابلیت رقابت با همنوعان خارجی خود را داشته باشند، نمی بینیم! انمیشن های فوق العاده ساده و به همراه برنامه های عجیب همچون «فیتیله جمعه تعطیله» بنام داشتن طرفداران بیشمار آنهم به خاطر داشتن رقص و آوازهای غربی در این برنامه ی کودکانه، همگی دست در دست هم داده اند تا حتی کودکان و نوجوانان هم به سمت ماهواره و شبکه های کارتونی قدم بردارند. این در حالیست که ساخت سریال، فیلم و کارتون هر چند زحمات زیادی را می طلبد، اما به یاد داشته باشیم که می تواند درآمدزایی خوبی هم از طریق جذب آگهی و هم از طریق فروش این سریال ها به دست آورد که متأسفانه باز هم مسئولان به جای انجام وظایف، وقت خود را مصروف این می کنند که چگونه ماهواره را بدنام کنند!!!
اینکه شبکه های ماهواره ای بدنام هستند، در آن شکی نیست! و اینکه شاید 95% خانواده هایی که از برنامه های آن استفاده می کنند نیز می دانند که این شبکه ها ارزش چندانی ندارند، در آن هم شکی نیست!! اما کار به کجا رسیده که خانواده ها، ماهواره را از صدا و سیما بیشتر می پسندند! مسئولین ذی ربط، به جای آنکه وقت خود را مصروف ساخت و تولید برنامه نمایند، بیشتر وقت را مصروف بدگویی از شبکه های فارسی زبان ماهواره ای می کنند! نمونه ی بارز آن شبکه فارسی 1 است! اما به راستی در این تهاجم فرهنگی و به یغما رفتن تاریخ و فرهنگ کهن ایرانی، شبکه فارسی1 مقصر است یا مسئولین؟! در اینجا قصد دفاع از برنامه های مبتذل فارسی1 را نداریم! اما به یاد داشته باشیم که نگاه سرسری تلویزیون ایران به برنامه های پخش شده و همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم، پخش با تأخیر فیلم و سریال های خارجی، به کمک شبکه های ماهواره ای آمده است!
سؤالی که در ذهن خوانندگان این مطلب و شاید 90% بینندگان تلویزیونی مطرح است، این است که چرا تلویزیون ایران، فیلم ها را با تأخیر پخش می کند؟ اگر این فیلم ها با فرهنگ ما هماهنگی ندارند، چرا بعد از گذشت سه تا چهار سال این پخش می شوند؟ و اگر هماهنگی دارند، چرا همزمان و یا در کمترین فاصله زمانی پخش نمی شوند؟ و باز هم سؤالی که در ادامه ذهن را به خود مشغول می سازد این است که چگونه است که فیلم و سریالی که تا همین چند سال پیش مورد انتقاد شدید رسانه ی ملی قرار گرفته است، و آن را فاقد ارزشهای مادی و معنوی می داند و همین دلیل را برای پخش نکردن آنها اعلام می کند، به ناگاه بعد از گذشت چند سال با فرهنگ ما هماهنگ می شود؟؟!!!
بهتر است در این آخر خبری هم از ویکی پدیا اعلام کنیم که قسمت های ابتدایی فصل اول سریال فرار از زندان در شبکه سوم سیما دوبله شد، اما به ناگاه ادامه این دوبله متوقف گردید!!! این در حالیست که شبکه فارسی1 اقدام به دوبله کامل این سریال نموده و بینندگان این شبکه منتظرند که این سریال را به طور کامل ببینند. از نکات قابل توجه در رابطه با پخش این سریال این است که مؤسسه جوانه پویا در حال حاضر اقدام به عرضه سی دی های این سریال نموده است!!!! اما شبکه سوم سیما حاضر به دوبله و پخش این سریال نشد!!!! آیا این سیاست های «یک بام و دو هوا» خود باعث لطمه زدن به فرهنگ ما نشده است؟! آیا ساخت سریال های سبک و بی برنامه که فقط قصد پر کردن برنامه ها را در تلویزیون دارند، باعث نابود شدن فرهنگ و به یغما رفتن تاریخ ما نمی شود؟ تاکنون صدا و سیما برای ساخت و تولید سریال های تاریخی قبل از اسلام، چه کاری انجام داده است؟!